سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

طبقه بندی موضوعی

يكشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۴۳ ق.ظ

گربه‌کَن

يكشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۴۳ ق.ظ

حدود سه سال پیش بود. جلوی در خونه‌مون ماشین می‌شستم. کارم تموم شده بود و شلنگ رو جمع می‌کردم که یهو یه گربه‌ی سیاه و سفید از زیر ماشین اومد سمتم. قدم‌ها و نگاهش مردد بود. نمیدونست اگه بیاد نزدیکم از من چی بهش میرسه. لگد یا غذا؟ ولی گرسنه بود و صبر کرد. براش از خونه یه چیزایی آوردم. بازم مردد بود. ولی بالاخره اومد جلو و سرشُ تا کمر برد توی ظرف غذا. ازونجایی که من آدمِ مجانی کار کردن نیستم سرشُ با دستم نوازش کردم. میدونستم برای یه گربه خیابونی لمس شدن توسط انسان ترسناک و خطرناکه ولی نمیدونستم پیف‌پیفم حساب میشه. وقتی گردنشو لمس کردم اول ترسید و خودشو کشید عقب. بعد روی دوپای عقب لم داد و قسمتی که دستم خورده بود رو یه تِک لیس زد. بهم خیلی برخورد. بهش گفتم آخه عنتر! تو که هر شب، تمام رخ توی سطل آشغالی جای دست منو لیس میزنی؟ نگاهم کرد و هیچی نگفت. یه کم دیگه غذا خورد و شروع کرد همه هیکل خودشو لیس زدن. میدونستین زبون گربه آنزیم‌های فوق‌العاده‌ای داره که بدنشو کاملا تمیز و بدون میکروب نگه میدارن؟ منم نمیدونستم. خلاصه اینکه الان سه سال گذشته. و این گربه‌ی سیاه و سفید از خیابونی به خونگی تغییر هویت داده. نشون به این نشون که پارسال 3 تا و امسالم 3 تا شکم روی پکیج حیاط خونه زاییده.(طبیعتا از گربه‌های خیابونی کمک گرفته ولی با توجه به کیفیت بالای بچه‌هاش، خوش‌سلیقه‌ و تر تمیزه). نشون به این نشون که به قدری خونه‌ی ما رو خونه‌ی خودش میدونه که یهو غیب میشه و میره پی‌پی‌هاشو تو باغچه خونه‌ی همسایه میکنه و میاد. حالا چی شد که دربارش نوشتم؟ پریشب خواهرم زنگ زد. با صدای ترسون و لرزون. گفت زلزله اومد فهمیدی؟ گفتم نه. گفت توی حیاط بودم. دیدم گربه یه صدای عجیب از خودش درآورد و یهو فرار کرد رفت بیرون؛ بعدش زلزله اومد. چند روز پیشم که خودم خونه بودم دیدم مدت طولانی خیره شد به یه نقطه. و بعد با سرعت موشک غیب شد. یه دقیقه بعد آسمون برق زد و صدای رعد و برق شدید و تگرگ شدیدتر! این سیستم هشدار قبل حادثه‌ برای من چیز جدیدی نبود. تقریبا بیشتر حیوونا پتانسیلشو دارن انگار. چیزی که برام جالب بود رها کردن بچه‌هاش بود. حیوونا ظاهرا خیلی خوب میفهمن و حتی ارتباط برقرار میکنن ولی در عین حال، کاملا غریزی و اصولی زندگی میکنن. اونا بقا رو بلدن برای همین وقتی پای جونشون وسط باشه بچه‌مچه سرشون نمیشه. حتی شنیدم که موقع زایمان برای غلبه به ضعفشون یکی از بچه‌هاشونو رندوم میل میکنن. و چقدر آدمی‌زاد به شکل ذاتی، نقطه مقابل حیواناته وقتی اون مادر رو از زیر آوار کشیدن بیرون و مرده بود در حالی که بچه‌شو طوری بغل گرفته بود که زنده مونده بود. حالا من حیران و ویران موندم چطوری میشه که یه انسان به مرحله‌ای میرسه که بچه‌ی خودشو ابزار بقای خودش میکنه؟ منظورم پدر آرات و بقیه آدمایی که توی اینستاگرام با بچه‌هاشون کاسبی میکنن هست ولی این چند روز که مشغول تحقیق روی پروژه‌ی مستندی درباره‌ی روسپی‌ها بودیم چیزهایی به مراتب بدتر و سنگین‌تر و تلخ‌تر دیدم و شنیدم که به رفیقم که چندماهه مشغول تحقیق شده گفتم بی‌خیال! اصلا میشه اینا رو آورد جلوی دوربین؟!

موافقین ۱۷ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۲۱
مهدی

نظرات  (۱۷)

یکی از آرزوهای زندگیم این بوده که از گربه ها نترسم :|

پاسخ:
آرزو که عیب نیست ولی گربه ترس نداره واقعا. 

گربه‌های خونه‌ی ما قرارداد دارن با شنبه‌ها.

هرچقدر بمونن پیش ما و تر و خشکشون کنیم و بزرگشون کنیم بالاخره یه شنبه‌ای می‌رن و دیگه پیداشون نمی‌شه :))

و نفهمیدم چرا چندبار بچه‌گربه بزرگ کردم و هی این‌ور و اون‌ور رو نگاه کردم برای یافتنِ مادرش؟!

نبود که نبود. یا بقاشو خواست یا اللهُ اعلم

پاسخ:
گربه هاتون جهودن :)) 
واقعا طبق نظام و اصول بچه بزرگ می‌کنن. همین که راه بره و از شیر خوردن بی نیاز بشه ولش می‌کنن برای خودش. 

وقتی صحبت از آرات و سیکس‌پک و آموزش به بچه‌ها در سنین پایین می‌شه به این فکر می‌کنم. مقالۀ جالبیه. دوست داشتی بخونش:

https://studentofthegame.club/1353/%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D9%86-%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%AE-%D8%AA%DB%8C%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D8%B1-9-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B2%DB%8C%D8%B1-10-%D8%B3%D8%A7%D9%84/

 

پاسخ:
ازونجایی که ما همیشه چند گام عقب تریم فعلا باید خون دل بخوریم . 

بالاخره که باید از دنیای فانتزی بیایم بیرون و واقعیت ها رو ببینیم ، اتفاقاً خیلی خوبه که مردم آگاه باشن به این اتفاقات

پاسخ:
دنیای فانتزی کدومه؟ زندگی کردن با اصل خودمون که فانتزی نیست. آگاهی مردم درجه دومه، اول مسئول و قانون گذار و ... باید از غارشون بیرون بیان. 

امشب با دیدن فیلم چند ثانیه ای از یه گربه که از زیر کمد بالا میومد و هی پشمالوتر میشد ترسیدم و گوشی با یه جیغ بنفش از دستم افتاد زمین، درحالی که دیشب صفت غریزی خودخواهیشون رو نمیدونستم. خلاصه که ترسم از آدمهای منفعت طلب که بخاطر منافع خودشون از هرکس و هرچیز استفاده ابزاری میکنند کمتر از ترسم از گربه نیست که بیشتره. اینا مسئولیت مسموم کردن قسمتی از دنیا رو به عهده دارند.

پاسخ:
:)) فیلم بوده یا انیمیشن؟ یاد من نفرت انگیز افتادم . 

ما خانوادگی از گربه‌ها دلخوشی نداریم، بس که قدیما همه جای خونه رو به گند می‌کشیدن و مامان وسواسی من مجبور بود بشور بساب کنه همش. 

منم چون چند بار مواجهه ناگهانی داشتم باهاشون، هم  می‌ترسم از گربه و هم بدم میاد. اینکه چند تا از جوجه‌هامم توسط گربه‌ها خورده شدن البته بی‌تاثیر نیست.

مام لونه ساختیم برای یا‌کریما، دلهره این روزامون شده اینکه نکنه مادره ول کنه بره جوجه‌ها بی‌غذا بمونن.

پاسخ:
واقعا هر خانواده ایرانی: چند جوجه خورده شده توسط گربه. 

در مورد اون مادر و بچه زلزله زده‌ش گفتین، یاد این افتادم:

«یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَىٰ وَمَا هُمْ بِسُکَارَىٰ وَلَٰکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ» (آیه ۲سوره حج)

خلاصه که مو به تن آدم سیخ میشه!

 

پاسخ:
این کرونا و داستان تشییع ها و تنهایی ها توی بیمارستانا یه نمونه خیلی کوچیک همین آیه بود. 

راستش به نظرم گونه هوموساپینس صرفا نوعی از موجودات اند که روز زمین زندگی میکنن و نمیشه روی تمامشون اسم  «انسان» گذاشت. شایدم همه وقتی به دنیا میان انسان اند و در اثر اقتضای شرایط، انسانیت شون رو گم می‌کنند و عصر حاضر هم در این مورد مثل کاتالیزور عمل میکنه.

شاید هم خیلی ها با وجود داشتن صفت انسانی، اما از سر ناچاری دست به کاری می‌زنند که از ته دل راضی به انجامش نیستند. 

پاسخ:
بله هیچ کی از اول داغون نیست. یه شبه هم اینجوری نمیشه.‌ تدریجی و ذره ذره ست تغییرات. تا تبدیل به یه هیولا میشه. 
کلا سپوناکشن و هموفیکشن هم همینه :/ :| 

گربه ی خیلی خوبیه ..گربه خونه ی ما علاوه بر پی پی که تو باغچه می کنه .. فسق و فجورشم رم ... با عرض معذرت(هر چیم پیشش می کنی از رو نمی ره بی تربیت )

پاسخ:
:)) نکنه شما همسایه مایین؟ چند روز پیش که همسایه ما زنگ زد شاکی بود...

من نفرت انگیز خیلی قشنگه. خیلی وقتها تو یه هفته دوبار نگاش میکردم. :)

هیچ کدوم از این شکار صحنه ها بود.

پاسخ:
دوبلش عالیه‌. 

نه همسایه نیستیم گربه ما طوسیه با راه راهاای ظریف سیاه..ورای بی چشم و روییش از گربه شما خیلی خوشگلتره:))(خداییش فک نمی کردم یه روز پز گربه ی بی حیامون رو بدم.راستی شبای احیا داره شروع میشه التماس دعا .حالا نقطه کیه حضرتش خوب می دونه )

پاسخ:
محتاجیم به دعا 

سلام و درود آقا مهدی 

 

خدا خیرت بده و محبت کن و ببر اخته اش کن (دعای خیر من و گربه های خیابانی بهمراهت)

بله شواهد ثبت شده در گربه سانان هست ک وقتی مادر شیر کافی نداشته باشه بعد از زایمان اگر نتونه تغییر مکان بده ضعیفترین بچه رو میخوره و ..... 

در روند اهلی کردن حیوانات بدست انسان ،گربه تنها حیوانی ست ک خودش همزیستی با انسان رو انتخاب کرده برای همین هم استقلالش رو حفظ کرده (بتعبیر عوام ـ بی چشم و روست) 

هردوت درمورد جنگ پولوریوم نوشته ...... کمبوجیه ب مصر اعلان جنگ کرد . فرعون جوان مصر (Psametik III) ک تازه شش ماه بود ب حکومت رسیده بود تمام تلاش خود را کرد تا برای نبرد آماده شود . ناامید از حمایت متحدان یونانی اش ک ظاهرن  او را تنها گذاشتند . سرانجام  سپاهی گردآوری کرد و در منطقه پلوزیوم در نزدیکی رود نیل منتظر رسیدن سپاه هخامنشیان شد . آنها در قلعه پلوزیوم که قلعه ای بسیار مستحکم و غیرقابل نفوذ بود و همین موضوع  خیال مصریان را راحت میکرد. اما آنها خبر نداشتند ک سپاه کمبوجیه علاوه بر جنگ آوری و تجهیزات جنگی از تاکتیکی بسیار هوشمندانه استفاده میکند.

کمبوجیه میدانست ک گربه در فرهنگ مصری بسیار مقدس و باارزش است و مصریها ب هیچ وجه حتا در جنگ هم آسیبی ب این حیوان نمیزنند بنابر این ب لشکریانش دستور داد تا گربه هایی را با خود حمل کنند و همینطور روی سپر و پرچم هایشان تصویر گربه نقاشی کنند !  لشکر مصر با مشاهده گربه های زنده و تصاویر آنها ب هیچ وجه قادر ب حمله و تیراندازی نبودند تا مبادا صدمه ای ب گربه ها برسد و کمبوجیه در نبرد پلوزیوم توانست لشکر قدرتمند مصر را شکست بدهد !

 

شاد و سلامت باشی

پاسخ:
سلام. ممنونم دوست عزیزم. ولی برای چی باید ببرم اخته‌ش کنم؟ :|

داستان جالبی بود. یه جورایی شبیه همون اسب تروی معروف.

همخوطن عزیزم

اگر مایل هستی جمعیت گربه های خیابانی (ولگرد) ب انفجار نرسه و مثل سگهای زبون بسته گرفتار کشتارهای بی رحمانه ی یکسری از خدا بی خبر نشن عقلانی ترین  روش اخته کردن حیوانات خیابانیست (خدا خیرت بده الهی)

پاسخ:
درود بر تو هم وطن. الان من این یه دونه رو اخته کنم مشکل گربه‌های خیابونی حل میشه؟ یا بعدش هرچی گربه دیدم باید بگیرم ببرم اخته‌ش کنن؟ شما که میگی گربه خودش انتخاب کرده هم‌زیست انسان باشه دیگه با پی همه چیشو مالیده باشه به تنش. این اخته کردنم اصلا به آدم، حس حیوان دوستی نمیده. یکی برداره ما رو عقیم کنه خوشحال میشیم؟!

بالاخره از اون گربه میتدنیدم به عنوان زلزله نگار استفاده کنید. 

درباره مستند بنویسید دوست دارم بیشتر بدونم، با همچین چیزی درگیر بودم!

 

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ.

 

پاسخ:
فعلا تو مرحله تحقیقیم ...خیلی سخت و سنگین و تلخ داره میگذره...هرچی میره جلوتر بیشتر دارم پشیمون میشم از قبول کردنش.

آقا مهدی عزیز 

 

اولن ک پیشنهاد اخته کردن یک امر خیرخواهانه محیط زیستی بود ک ظاهرن شما اشتباه برداشت کردی ک بنده نسخه برای این معضل دارم میپیچم و حیوان دوست نیستم و با مثال مع الفارق  ، ربطش دادی ب عقیم کردن خودمون 😔 ب نظر من حق هر حیوانی ست ک آزاد و رها در طبیعت زندگی کند ب صورت غریزیی شکار کند جفت‌گیری کند و با حیواناتی شبیه خودش زندگی کند . اما واقعیت این است ک برای میلیون‌ها‌ گربه ک در شهر تهران ب دنیا آمده‌اند ، چنین امکانی فراهم نیست و هر ساله گربه‌های خیابانی بیشماری بدنیا می‌آیند ک محتاج سرپناه، غذا و آب تمیز هستند و این ازدیاد موجب بهم خوردن اکو زیست میشه

در چنین شرایطی باید راه حلی بینابین پیدا کنیم ک ما و حیوانات بتوانیم همزیستی سالمی برای زندگی شهری داشته باشیم و عقیم کردن اونها عقلانیترین روش هست و بی شک مَثَلِ ـ  قطره قطره جمع شود ـ رو میدونید و فکر نکنید ک اثر نداره (کاری رو بکنید ک خودت صلاح میدونید) با زبون روزه نای بیشتری ندارم ک بهتر توضیح بدم 

سلامت باشی 

پاسخ:
ممنونم از توضیحتون. برای میلیون‌ها گربه قاعدتا مثل قطره قطره کاربرد نداره. فکر میکنم بر فرض ضروری بودن همچین کاری، فقط نهادهای اجرایی از پسش بر میان.
۰۴ خرداد ۹۹ ، ۱۴:۰۴ ...:: بخاری ::...

نکته شگفتانه ماجرا برا من این بود که چرا گربه خیابونی=حیاطی خونه ما هم دقیقا دقیقا دقیقا قیافش شبیه همیناس ک تو عکسن؟ :/

نکنه اینا یه نسل خاصی ان که میان تو خیابون و بعدم میان تو حیاطا و بعدم همینطوری ان؟

میگم ترور بیولوژیک نشیم :/

 

(توهمات حاصل فاصله گذاری اجتماعی ://// )

پاسخ:
نکنه اصلا گربه نیستن؟ :/ :| 
۰۷ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۵۹ ...:: بخاری ::...

:))))))))))))))))) خوب بود!

پاسخ:
:)) واللا! 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">