سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ابراهیم حاتمی‌کیا» ثبت شده است

                    


پیش از این هم درباره‌ی این فیلم،چیزکی نوشته بودم. طلایی‌ترین سکانس فیلم جایی‌ست که همه‌ی خدمه‌ی تانکِ fury آماده‌ی نبردی هستند که می‌دانند تک تک‌شان را به مرگ می‌رساند. سکوت کوتاه و معناداری بین این گروهِ برونگرا حکم‌فرماست. در همین حین، توپچی تانک سکوت را بهم می‌ریزد: «یه قسمتی توی کتاب مقدس هست که بعضی وقت‌ها بهش فکر می‌کنم،خیلی وقت‌ها»... «آنگاه من صدای پروردگار را شنیدم که می‌گفت چه کسی را بفرستم؟ و چه کسی برای ما خواهد رفت؟ (گریه‌اش می‌گیرد) و من گفتم: چه کسی بهتر از من؟ من را بفرست...» فرمانده،(برد پیت) کمی سکوت می‌کند و با لبخند می‌گوید: «کتاب اشعیا،فصل ششم» توپچی تانک حیرت زده می‌شود و از اینکه فرمانده‌ش به کتاب اعتقاد دارد خنده‌ی مستانه‌ای می‌کند.

در انتهای فیلم،وقتی فرمانده زخمی شده و توپچی،مشغول مداوای دستش شده می‌گوید:« اگه آدم عاشق دنیا باشه،عشق خدا در وجودش نیست،هرچی در دنیاست،لذت جسم،لذت دیدن،غرور زندگی...از جانب خدا نیست،از همین دنیاست» توپچی ادامه می‌دهد:

«دنیا با همه تمایلاتش می‌گذره...اما کسی که با خدا باشه برای همیشه زندگی می‌کنه».


پ.ن: این فیلم محصول سال 2014 ست! از هالیوودی که ما فقط برهنگی‌ها و خشونتش رو تحلیل و بررسی می‌کنیم. این فیلم،درباره‌ی نبردی‌ست که هفتاد و اندی سال پیش درگرفته بین کشورهایی که هدف‌شان از جنگیدن،خوردنِ بیشتر و استعمارِ بیشتر بوده.

هالیوود بر اساس همین واقعیات! هرسال به لیست چندصدتایی‌ش این داستان‌های حماسی-دینی را اضافه می‌کند. و ما هنوز باید برای دفاع هشت‌ساله‌ای که فقط سی‌سال از آن گذشته و در آن مظلوم و به حق بوده‌ایم،درجا بزنیم و حتی عقب‌گرد کنیم! هنوز باید بشنویم و ببینیم که دوره‌ی گفتن و ساختن و شنیدن از دفاع مقدس گذشته است. هنوز باید توضیح بدهیم که چرا جوان‌هایمان می‌روند سوریه. و هنوز قهرمان‌های واقعی کشورمان مظلوم‌ترین آدم‌ها هستند که اوج توجه ما بهشان، نام‌ِ اتوبان‌ها و میدان‌هاست.

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۵۹
مهدی


ابد و یک روز:(سعید روستایی) اینکه بدانیم دنیا(به معنای اعم از جهان هستی گرفته تا کشور و خانه
و خانواده)سیاه است بسیار مهم است اما نسبت و نگاهِ ما با این سیاهی، بسیار بسیار مهم‌تر است.
اینکه به آدمِ بدبخت و خوشبخت بگویی "بدبختی یعنی بدبختی" هنری نکرده‌ای.هنر آن است
در دل سیاهی‌ها نقطه‌های سفید را به او نشان دهی.(علیکم به خوشه‌های خشم/جان فورد)
(به هرحال این یادآوری لازم است که سعید روستایی، متولد سال 68 است! یک سال از من بزرگتر
است و فیلم اولش یک فیلم کاملا حرفه‌‌ای‌ست!)

پنجاه کیلو آلبالو:(مانی حقیقی)هرچه وقیح‌تر شوخی کنی و بیشتر به مسائل کمر به پایین بپردازی،
بیشتر می‌خندانی و بیشتر پول در می‌آوری! از مانی حقیقی بعید بود گیشه‌بازی کند!
(من یک پذیرایی ساده می‌خواستم)

من سالوادور نیستم یا(رضا عطاران):بازیگرِ پولسازِ این دوران که لقمه‌ی چربی شده برای
تهیه‌کنندگانی که از ساختمان‌سازی خسته شده‌اند و می‌خواهند فیلم‌سازی را هم تجربه کنند!
(فیلم فافد ارزش، اما تا این لحظه،پنج میلیارد فروش)

خشم و هیاهو:(هومن سیدی) فیلم به فیلم بهتر می‌شود.قاب‌بندی‌هایش نشان می‌دهد چیزهایی
 هست که می‌داند! اگر از دیالوگ‌بازی و بازی‌محوری به گونه‌ی تاتری‌اش کم کند و به "درام" که ویژگی
بارز سینماست بیشتر بپرداز حتما جایگاهش بالاتر خواهد رفت.خشم‌وهیاهو ارزشِ یک بار دیدن دارد.
(هشدار به طرفداران و سینه‌چاکانِ نوید محمدزاده! مراقب باشید که مرادتان نزدیک است حامد بهدادِ2
بشود! نکند هزار عدد فیلم بازی کند و یک‌کدامشان ماندگار نشود...)

بادیگارد: سلام دوباره‌ی حاتمی‌کیا به سینما. یک کلام،فیلمی را که لایقش هستید، از دست ندهید!
خصوصی:
۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۲۸
مهدی