سلام.
همونطور که دختر بیجهاز نمیشه وبلاگ هم بدون پست نمایشگاه کتاب نمیشه،حالا چه فعال باشه چه نیمه فعال چه تعطیل.مخصوصا امسال که دیگه در محلِ نماز خوندن برگزار نمیشه و بعد از چندسال تکراری و یکنواخت، اتفاق جدیدی افتاده به اسم شهر آفتاب.

توصیههای من خیلی خوبه بخونید. به درد همه میخوره حتی اونایی که میرن نمایشگاه تا کتاب بخرن(!).
1. من همیشه وسط هفته رو برای نمایشگاه رفتن انتخاب میکنم، چون خلوته. غافل ازینکه خیلیهای دیگه هم همین فکر رو میکنن.(به هرحال به آخر هفته ترجیح داره)
2. مترو، انتخاب به صرفه و نسبتا راحتی برای رفتن به نمایشگاهه اما موقع برگشت حدود ساعت 6عصر بسیار شلوغ بود. توقفش زیاد بود و راننده هم انگار از بنزین ماشین خودش مایه گذاشته بود هی فن و تهویه قطار رو خاموش میکرد! توصیه میکنم اگر با مترو رفتین حتما ساعتهای ورود و خروجتون رو روی وقت کمرفت و آمد تنظیم کنید: مثلا هشت یا نُه صبح ورود، سه بعد از ظهر هم خروج.
3. مسیر متروی نمایشگاه،اختصاصیه.باید ایستگاه شاهد پیاده بشید و همونجا منتظر بمونین تا قطار مخصوص نمایشگاه از راه برسه.
4. از ایستگاه مترو تا نمایشگاه پونصد متر فاصلهست. تعداد زیادی ماشین برقی گذاشتن حتما سوار اونا بشید و گول اون راهنمایی که میگه پنج دقیقه بیشتر راه نیست و این ماشینا برای سالمندان است رو نخورید! (مگه چقدر از سالمندان میان نمایشگاه! اونم دم عوارضی تهران قم زیر تیغ آفتاب! )
5. ساندویچفروشها رو از همون ابتدای مسیر به دقت رصد کنید. یه سریشون جاهای دنجی هستن و خلوتتر. مثلا هایدا یه دکه نزدیک اون حوض بزرگ گردالیه که فوارهی درازی داره زده و بهترین جا برای اولین خرید و توقفه. ولی هایدا هم هایدای قدیم! قبلا یک کیلو ژامبون میداد با صد گرم نون الان برعکس شده.
6. دنبال سایه نگردید! یکی از هنریترین خدمات امسال شهرداری تهران اینه که به شما پیوند ناگسستنی فرم و محتوا رو یادآوری میکنه. اومدی شهر آفتاب، اون بیرون تو فضای سبز دنبال سایه نگرد! (بازم ممنون خدا که قواعد کلاسیک رو زیر پای جبرئیل امین گذاشت و تعدادی ابر فرستاد تا مردم جزغاله نشن.)
7. اگر خدای ناکرده زبونم لال برای کتاب خریدن رفتید؛ حتما حتما به باجههای اطلاعرسانی که توی سالنهای عمومی هستند مراجعه کنید. هرکتابی که میخواهید و هر نشری که دنبالش هستید رو بهشون بگید تا بهتون آدرس دقیقش رو بگن و بنویسین. توی صرف وقت و انرژی و اعصاب، بسیار بسیار صرفهجویی میشه. به علاوه اینکه، ناشرهای معروف، ترتیب الفبا رو توی چیدمان غرفه رعایت نکردن!
8. فضای نمایشگاه بسیار بزرگه. با اینحال برای وسط هفته،روز شلوغی بود. اما ناشرها میگفتن فروش یک سوم شده! به کجا داریم رفتیم! واقعا تماشا کردن کتاب چه جذابیتی داره؟ مردم! داشتم به این چیزا فکر میکردم که دیدم فضای سبز بزرگی که شهر آفتاب داره،مخصوصا اون حوض بزرگه که فواره دراز داره،شرایط خوبی رو فراهم کرده برای یه روز پیکنیکی.
9. دیگه زیاده عرضی نیست. اینم بگم اگر کتاب خریدین تا داغه مصرفش کنید. دقیقا حکم نون تازه و داغ رو داره،میچسبه!