سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

طبقه بندی موضوعی

جمعه, ۳۰ آبان ۱۳۹۹، ۰۷:۱۳ ق.ظ

۵

پروژه پیشرفت

جمعه, ۳۰ آبان ۱۳۹۹، ۰۷:۱۳ ق.ظ

بعد دو روز کش و قوس، ایلستریتور روی لپ تاپ قدیمی نصب شد‌‌. با ذوق فراوون نشست پاش و فیلم آموزشی دید و تمرین خط کوفی بنایی کرد. بعد، به خودم اومدم و دیدم دو ساعت شده که نشستم و از دور نگاش میکنم. یه «هو» نوشت که داخلش کلی هوی دیگه بود. ولی مثل همیشه راضیش نکرد و طرحشو عوض کرد. نظرم رو خواست. گفتم نمیگم ۶ ماه و یه سال. میگم کمتر از یه ماه با این تمرین کنی بارتو بستی. 

 ذوق کرده بودم ولی صداشو در نیاوردم. ذوقم شبیه ذوق روزای اولی بود که پریمیر یاد گرفته بودم و هی چیز میز میساختم.

از بعد ازدواج، اونی که بیشتر توی کارش پیشرفت کرده من بودم. اونی که بیشتر فضای آرامش رو ساخته اون بوده. حق دارم ذوق کنم که داره توی هنر مورد علاقش پیشرفت می‌کنه.

-------------------------------

پ.ن: البته اگه شکم من بذاره. :/ 

موافقین ۱۵ مخالفین ۰ ۹۹/۰۸/۳۰
مهدی

نظرات  (۵)

کاش صداشو در میاوردین:)

پاسخ:
صداشم در میارم... الان زوده. 

شاعر میگه:

عشق یعنی که به یوسف بخورد شلاقی/ درد تا مغز سر و جان زلیخا برود

حالا همین مفهوم رو صد و هشتاد درجه بچرخونیم، میشه این پست. 

:)

 

پاسخ:
صد و سی درجه 🤔😁
۳۰ آبان ۹۹ ، ۱۷:۲۲ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

به قول نسرین صداشو دربیارید. انرژیش چند برابر میشه:-)

پاسخ:
آقا صبر کنید دیگه من یه چیزی می‌دونم  :)) 

ببین تو این یه قسم صداش و خیلی نمیخواد در بیاری ...

 

همون جور که خودت صلاح میدونی رفتار کن.

 هر چیزی به وقت و اندازه ش ...

 

 

پاسخ:
بین علما اختلاف افتاد.
۰۱ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۴ حامد سپهر

با ذوق شما ما هم ذوق کردیم:)

موفق باشی

پاسخ:
قربونت داداش. تا دیر نشده شما هم یاعلی ... کرونا فرصت خوبیه ها از من گفتن.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">