سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

طبقه بندی موضوعی

جمعه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۲۳ ب.ظ

پِیرَند

جمعه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۲۳ ب.ظ

در کورانِ حادثه‌های «واقعی» عیارِ آدمی عیان می‌شود. در کوران حادثه‌هایی «طبیعی و گذرا» اگر چه به ظاهر، موفق بیرون آمدم اما عیارِ خودم را شناختم: «فاقد ارزش». وجود آرامش در یک زندگی روزمره‌زده «هنر» نیست که این کیفیت آرام را هر کسی دارد. آن گاه که به سربالایی و راه‌های پیچ در پیچ خوردی و ترش نکردی و با هر بن بستی زانوی شکست بغل نگرفتی و بازهم درِ لبخندت به پیرامون باز بود می‌شود گفت «هنرمندی». اینجا دیگر عبور موفقیت‌آمیز مهم نیست، مهم جا نزدن است و نایستادن، همین و بس! 

.

این جمله‌های شبه قصار را مدتی پیش، توی مترو نوشته‌ام. در اوج مشکلات و پیچیدگی‌هایی که خسته و نا امیدم کرده بودند. چیزهایی که حالا و پس از طوفان، فکر می‌کنم حتی مشکل نبودند! «فاقد ارزش» یک برچسب از سر استیصال یا سرزنشی تسکین آور نیست؛ عین حقیقت است. من برای مشکلاتم در رنج نبودم، رنج من «ضعفِ» من بود. ضعفی که هولم داد سمت «نذر و نیاز و دعا»، انگار آخرش همین شد که دل کائنات سوخت و یکدیگر را ندا دادند این جنبه‌اش را ندارد، قفلش را باز کنید!

.

همیشه شعار «رشد» را داده‌ام. به دانش‌آموزها و نوجوان‌های فامیل با انگیزشی‌ترین فرم سخنرانی. دستت را به هرچیزی که رشدت می‌دهد گره بزن! چیزی که از نداشتنش یا کند بودنش برای خودم همیشه در رنج بودم و هستم و خواهم بود. باز هم: أللّهم هلپ می!

.

{ساعت 11 شب پنج‌شنبه،خارجی،خیابانی در تهران}

_ سلام ممد کجایی   

_ سلام حاجی تهرانم بیرونم چرا؟

_ پاشو فردا بریم کوه

_ حاجی فردا؟ :/ خیلی دلم میخواد

_ نکن دیگه صد ساله نرفتم

_ بریم

_ میریم تا کلکچال یه چی میخوریم زودی میایم

_ صب ساعت؟

_ هر موقع

_ 7 تجریش؟ من 2 میخوابم :/

_ باشه 7 تجریش

. اگه توی زندگیتون حداقل یه رفیق ندارین که اینجوری{توی کوران حوادث} باهاش قرار بذارین میشه گفت زندگی ندارین.

پ.ن: سلام.

موافقین ۱۳ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۲۶
مهدی

نظرات  (۴۳)

۲۶ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۴۳ פـریـر بانو
چه حرفای خوبی. واقعا هم همینطوره؛ واقعا... تو روزای آرومِ همیشگی هرکسی می‌تونه در آرامش و لبخند باشه مهم اون روزهای طوفانیه. الان به خودم نگاه می‌کنم می‌گم منم عیارم اونقدرها نیست. چه حقیقت تلخی! :)

عکس بسی زیباست!

"اگه توی زندگیتون حداقل یه رفیق ندارین که اینجوری باهاش قرار بذارین می‌شه گفت زندگی ندارین."

چرا نداری‌هامون رو یادمون میاری حاج‌مهدی؟ :( :دی

سلام علیکم.
پست خوبی بود. بیشترش کنین لطفا. دست شما درد نکنه. :)
پاسخ:
به دارایی‌هاتون بیشتر از قبل دقت کنین :))
سر شما درد نکنه. :)
اول هر کار سلام میکنن یا آخرش؟
پاسخ:
اولش. 
گاهی آدم ضعیف تر از همیشه میشه و ضعف نشون میده اگه دلیلشو بفهمه جلوی تکرارشو بگیره نیازی نیست غصه بخوره شمام به جای برچسب فاقد ارزش زدن به خودت دلیل ضعف رو پیدا کن به قول استاد پژوهش مون ضعف اثره شما مکانیسم اثر رو پیدا کن بعد عامل اضافی رو حذف کن اثر رو تغییر بده سخت نیست

+ دوستایی مثل دکتر میم به تنهایی دلیل زندگی و زندگی کردنن خدا همه دوستای خوب رو حفظ کنه که نبودن زندگی چیز مسخره‌ای میشد 
پاسخ:
این نسخه‌های دستوری گفتنشون خیلی راحته.
+ نه بابا کی گفته! دکتر میم عامل اصلی مرگ منه در آینده :))
بله واقعا
وقتی 80ساله می شویم تازه می فهمیم زندگی چه بود

ساکن خیابان پیروزی تهران
چهارراه کوکاکولا
پاسخ:
به به! چاکر بچه‌های پیروزیم هستیم.
مام یه بار به رفیقمون گفتیم بریم کوه؟ گفت بریم. صبح هرچی بهش زنگ زدیم جواب نداد. یک ساعت بعد اینکه رفته بودیم زنگ زد گفت خوابم برده بود. :)))
البته بندۀ خدا چندباری اومده اینبار خواب مونده بود واقعاً. یهو دیدی اینجا رو خوند. اگر خوندی ارادتمندیم محمدمهدی:d
.
حاجی چه خبر از سربازی؟ تموم نشد؟

پاسخ:
فکر کردم داری منو میگی گفتم آقاگل از کجا میدونه من چندبار خواب موندم و رفقا رو پیچوندم؟ :))
.
تموم نشده. انگار نمیخواد تموم بشه :)) مینویسم ازش.
گیرم سخت باشه آدم با حل سختیا بالغ میشه
ذوق مرگ احتمالا :)) و الا دکتر و قتل؟ :)) 
پاسخ:
قتل که حتما نباید عمدی باشه و با آلت مخصوص. دوتا سفر و برنامه دیگه باهاش برم فاتحه‌م خوندس.
۲۶ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۲۸ פـریـر بانو
دقت؟ یعنی داریم و نمی‌بینم و دقت کنیم ببینیم؟ یا به دارایی‌ها بها بدیم و سعی کنیم همچین رفاقتی بسازیم؟ سخت شد! رسیدم به همون جمله‌ی اللهم هلپ می! :))
پاسخ:
همه موارد :))
با کمی تخفیف و اغماض، بله! داریم!
پاسخ:
خدا نگهدارش
بله بله
پس پیشاپیش خدا بیامرزتتون
پاسخ:
ازون حلوا ها میل بفرمایید مرحوم خیلی دوست داشت . 
آقا میگفتین یه گاوی،شتری، مرغی چیزی قربونی میکردیم پیش پاتون:))
گویا امروزه سالگرد بازگشت آزادگانه، چه تناسب و تقارن پر محتوایی:))))

در رابطه با پست چیزی مثل اینکه کوزه گر  از کوزه شکسته آب میخورره:|
پاسخ:
D:سر و صدا نکردم به زحمت نیفتین توی این بلبشوی دلار و بی خزری . 
کوزه گر اصن آب نمیخوره :)) 
عجب :))
تو هم حاجی؟ :دی
پاسخ:
مگه من دل ندارم :)) 
سلام 
یه سوال ؛ من ازیک قسمت متن اینطور برداشت کردم که در زمان سختی ها باید جنبه و تحمل داشته باشیم و اگر نداشتیم اونوقت دست به دعا و نذرونیاز بشیم ؟ درست برداشت کردم ؟ اگر بله ، لطفا کمی درموردش بیشتر توضیح بدین ، اولین باره که این گونه نظری رو میشنوم .
ممنونم 
پاسخ:
سلام 
واللا قصد باید و نبایدی نداشتم. خودم رو نوشتم که چنین و چنان کردم. 
۲۶ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۴۸ مردی بنام شقایق ...
سلام

تهش همون اللهم هلپ می ^_^
پاسخ:
سلام 
بدون رعایت مصالح و اینا پلیز D: 
الهم هلپ می :)
تو کل مکالمه دکتر پوکرفیسه فک کنم تو رودربایستی قبول کرده. :|
اصلش این بود:
_ پاشو فردا بریم کوه
+ قرارمون ساعت چند و کجا؟!
پاسخ:
خودمم با شک قرار گذاشتم باقی مکالمه منشوریه والا میذاشتم :)) 
خب دیگه بسه :| به شوخیم زشته
فعلا شما از امین الگو بگیر شیرینی خلاصی از سربازی بده بعد کلی شیرینی دیگه هم هست حلوا چیه :||| اون تسبیح من کو اصلا؟
ولی جدی چرا سربازی شما تموم نمیشه؟ :/ 
پاسخ:
امین چی شده؟ ما باهم تموم میکنیم تا جایی که یادمه.
انقد طول کشیده اصلا خاطره ای از قبل سربازیم یادم نمیاد! :))
تقبل الله حاجی :)
حاجی مملکت منشوریه دیگه هیچ کس نباید از ما انتظاری داشته باشه :))
پاسخ:
دیگه حتی تا ایستگاه استادیوم آزادی هم نمیشه رفت!
چقدر خوب بود متنت

"فاقد ارزش"
واقعا همینه
هممون همینیم انگار
میدونی قضیه چیه
یه دونه رو که میکاری؟ یک هفته ، دو هفته ... یک ماه دو ماه بعضا!
چیزی نمیبینی
این فاقد ارزش بودن دونه نیست
این بی مصرف بودن یا خراب بودن و ... دونه نیست

بحث سر "اثر مرکب" هستش
نمیدونم کتابش رو خوندی یا نه
اثر مرکب همین مثال دونه رو میزنه میگه اینکه شماها نمیبینید داره رشد میکنه ، دلیل نداره که بگید رشد نمیکنه
اون داره رشد خودش رو میکنه ولی خوب طول میکشه تا نتیجه بده
فعلا زیره خاکه

به نظرم رشد ماها هم همینجوریه
فعلا زیره خاکه
سر در میاره یه روز و نتیجه اش رو میبینیم

فاقد ارزش فعلی
فاقد ارزش بالفعل
ولی دارای ارزش بالقوه

حالا نظر منه ها شاید دارم خیلی تئوری میگم و کتاب طور حرف میزنم


***
الهم هلپ می و مکالمه با دکتر خیلی خوب بود :-D
یه روز به همین زودیا ازاد میشم و دهن همه کوهای تهران و صاف میکنم
حالا ببین
پاسخ:
همون دونه رو نکاشته رهاش میکنیم.نه آبی نه هوایی نه نوری نه کودی حتی! اساسا این تخم لق شوق به کارهای زودبازده رو کی توی وجود ما ساخته نمیدونم!

قضیه چیه به همین زودیا آزاد میشی؟؟ کسری گرفتی؟؟ نفرینت کنم؟ :/
@هلما
یه درصد فک کن من تعارف داشته باشم با کسی! :-)
این مکالمه رویایی آخر کامنتت مال بچه های ۱۹ تا ۲۲ ساله ست که تازه همین الانم پیدا نمیشه! والا ما توو این سن و سال، با این همه داستان (من یه طرف،، حاجی خودش الان خیلیی درگیره) کلا در عرض ۳ ثانیه فکر کردیم و قرار گذاشتیم ، خیلی هنره! :-) فقط بعدش یه ساعت داشتم التماس میکردم که حاجی نخوابه و سر وقت بیاد :-)))
ولی اگه به بیخیالی و یهوویی باشه که سال ۸۴ در عرض پنج دقیقه تصمیم گرفتیم بریم یه سفر دوروزه،،، ولی ۱۸ روز رفتیم افغانستان ! :-))
پاسخ:
قطب جنوب رو بگو توی 5 دقیقه بستیم برنامشو :))
ما خیلی هامون تو شرایط سخت می‌فهمیم اوووه ما چی فکر میکردیم و چی بودیم.
چقدر این مرداد لعنتی نیاز داشتم هی یکی اینا رو تو گوشم بگه، هی تکرار کنه ولی خب کسی نبود متاسفانه.
+ از این رفیقا نداریم، پیشنهاد جایزینش رو هم بدید لطفا:/
++سلام! خوشحال شدم ستاره‌ی وبتون رو روشن دیدم، مدت‌ها بود روشن نشده بود:)
پاسخ:
سلام
بعدش که از شرایط سخت بیرون میایم میگیم عه! همین بود همش؟
چرا این مرداد و شهریور همیشه لعنتین؟ :))
+ بگردین. سخت پیدا میشه ولی میشه
ممنون که اومدین :)
@دکتر میم
حاجی منم فردا با احتساب اینکه الان 27 امه دقیقا 24 سال و شش ماهه میشم. :)
ولی خب واقعا با این توصیفات تشویقتون میکنم هم شما و هم حاجی رو که خواب نمونده. تقبل الله جفتتون :)
پاسخ:
چه دقیق :|
پاراگراف اول منو کمی یاد صحبت های استاد عین-صاد انداخت :)
.
ولی فکر می کنم این سختی ها و مشکلات دقیقا هستند تا آدمی
به همون حقیقتی که شما بهش رسیدید ، برسه
و به اضطرار برسه
و به دعا برسه
و این اضطرار و دعا و ...ای که گفتید خودشون رشد و رشد دهنده هستن
.
یه دونه از این رفیقا داشتم
دیگه ندارم و ...
از همون وقت واقعا زندگی ندارم :)
.
یکم گل و گشادتر دعا میکردین خب
اللهم هلپنا 
پاسخ:
 سالهاست می‌خوام تحت تاثیر بودنم از عین صاد رو پنهان کنم ولی نمیتونم انگار :)) 
اللهم هلپنا جمیعا 
امین گفته شهریور یا مهر دورهمی میده شیرینی خلاصی رو میده شمام الگو بگیر :دی
میفهمم میفهممم میفهمممم :دی خیلی از پسرا میگن اینو :) 
پاسخ:
به کمتر استیک و شیشلیک نباید رضایت بدین از من گفتن. 

۲۷ مرداد ۹۷ ، ۰۸:۱۰ آسـوکـآ آآ
بعد از حدود یک ماه و نیم سلام(چه غیبت طولانی ای داشتین :-) )
چه حرفای خوبی زدین، به نظرم واسه اینکه صبح شنبه رو بسازه فوق العادهست.
و اینکه ما که حسود نیستیم، خوش بگذره(گوشه پلک کامنت دهنده میپرد.)
پاسخ:
صبح شنبه رو هیچی نمی‌سازه هیچییی‌ . جز خواب اگه تن بده :))  

همین دیگه
حرفم اینه که اینطوری نیست
یعنی عملا ولش نمیکنیم 
اینا خودش داره تجربه و ... میشه

درس میشه
یه روز دونهه سر در میاره و اونوقته که ادم دیگه ول نمیکنه
الللللللللبته که فشار هم لازمه 
یعنی یه جا ادم بااااید گیر بیافته
در حد محتاج به نون شب
تا مجبور بشه هدف رو رها کنه

**

گفتم دو ماه کسری گرفتم که
بعد بگو میخونم وبلاگت رو 
این تقاص کساییه که وبلاگ منو نمیخونن :-D
پاسخ:
با دو ماه کسری تا مهر تموم میشه؟؟! برو دیگه نمیشناسمت . 
چه شما باکلاسید! من وقتی از اکثر مشکلاتم میام بیرون میگم خدایا واقعا اینا رو من گذروندم؟ دارم پوست کلفت میشم انگار.
گرما عصبانیشون کرده حتما، اعصاب ندارن لعنتی میشن و روی سر ما خالی میکنن:((

پاسخ:
نه خب میفهمم زیادی شلوغش کرده بودم ! خیلی وقتها همینجوری بوده. 

تمومه دیگه دو هفته دیگه طاقت بیارید
۲۷ مرداد ۹۷ ، ۱۵:۴۳ واقعیت سوسک زده
چه مدل فخر فروشانه ای هم وایسادن ، انگار طلب کارم هستن تازه :/

پاسخ:
:)) 
قله رو دید می زدم 
دو هفته؟ حاجی این دو هفته مال شما مرکز نشین‌های باکلاسه، ما جنوب نشین‌ها تا اواخر مهر هم هوامون گرمه، آبان تازه خدا بخواد هوامون معتدل‌تر میشه:))
پاسخ:
تازه اونموقع باید پاشیم بیایم جنوب. اگه دعوتمون کنن!! 
۲۷ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۳۲ خواننده جدید
سلام. برای برنامه کوه چند سوال. اول اینکه چقدر حرفه ای هست؟ محدودیت جنسیتی دارین یا نه؟ چند ساعته است؟ چطوری باید بهتون پیام بدیم که ما هم میایم؟ ما رو با تودتون میبرید یا نه
پاسخ:
سلام . خیلی حرفه ای! دکتر که همراهمون میاد بیست و هشت تا صعود موفق به رشته کوه های حومه هیمالیا داشته. چندین بار هم از جدال با خرس و گراز سربلند بیرون اومده. 

برنامه کاملا عمومیه و همه میتونن تشریف بیارن. ۵شنبه صبح میریم و عصر برمیگردیم.
آیدی تلگرام/واتساپتون رو برام کامنت خصوصی بذارین باهاتون هماهنگی میکنم.
گناه داره بابا :)) قراره ببره همون کافه دورهمی دوم که میشه دورهمی اول خودش و گمونم شما :) بچه رو ورشکست نکنید که اون وقت توقع میره خود شمام اینجوری شیرینی بدین
پاسخ:
اون وضعش بهتر از این حرفاس اصن این ترحما جا نداره باور کنین. :))
۲۷ مرداد ۹۷ ، ۱۹:۵۵ سمانه (رنگی)
ما را نیز ببرید :/
پاسخ:
تشریف بیارید. 
تلگرام یا واتساپ پیام بدید بهم. 
۲۷ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۳۲ سمانه (رنگی)
اگه گروهی میرید به من تو وبلاگم پیام بدید. حتما تنظیم میکنم بیام.
پاسخ:
گروهی میریم . جمع غالبا وبلاگیه.
 برای هماهنگی نمیتونم توی وبلاگ پیام بدم‌ شرمنده.
شما بگو میلیاردر :/ با وضع موجود جامعه و این که تازه از اسارت سربازی راحت شده گناه داره خب :|
شما که باید درک کنید شرایطشو 
پاسخ:
هیچ گناهی نداره من تضمین میکنم. 
۲۷ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۰۶ سمانه (رنگی)
یعنی گروه تلگرامی دارید؟
پاسخ:
نه. برای محل قرار و ساعت و وسایل لازم و‌...دوستان از تلگرام یا واتساپ من هماهنگ میشن 
۲۷ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۱۱ سمانه (رنگی)
خیلی ممنون :)
هر وقت حس کردم آمادگیشو دارم پیام میدم تا شماره رو بگیرم ازتون.
پاسخ:
در خدمتیم
برم بگم گناه کنه :)) 
پاسخ:
:/ 
:)) والا خب شما نه به فکر جیب اونی نه خودت نه بقیه
نمیشه که شیرینی سنگین بگیریم بعدتر در شرایط مشابه بستنی آدمکی بدیم که :دی
پاسخ:
:|
خب پس دعوت، تشریف بیارید خوشحال میشیم:)
کلا جنوبی‌ها آدم‌های مهمون نوازین، چنین مردم گلی هستیم:))
پاسخ:
چشم. قلیه ماهی هم بهمون میدین دیگه؟ D:
:-)))
بابا به من چه تو اشتباه محاسباتی کردی
من ازاولشم قرارم همین بود

حالا اشکال نداره مراسم شیرینی خورون سربازی دعوتت میکنم یه شیرینی بهت میدم بشوره بپره پایین :-D
پاسخ:
شیرینی ای که بعد یه پرس استیک انتخاب میکنی خامه ای باشه حتما D:
سلام.
رسیدن به خیر.
پاسخ:
سلام. به کجا؟ :)) سلامت باشین
چرا که نه، اتفاقا مادر و خواهرم قلیه خیلی خوب درست می‌کنن:)
اصلا قلیه ماهی و لَلَک بهتون می‌دیم که دیگه حسابی محلی و سنتی باشه:D
پاسخ:
یا خدا!
برم علی بابا رو سرچ کنم اولین بلیط رو بگیرم.
برای آبان بگیرید که تو این گرما خدایی نکرده تلف نشید :))
پاسخ:
بهع! من یه عمری توی کشور کویر پرور قم زندگی کردم دست کم گرفتینا!
اعتراف میکنم که زندگی ندارم :))) سه هفتست به هرکی میشناختم زنگ زدم تو رو خدا بیاین بریم بیرون همشون یه بهونه اوردن :/
پاسخ:
با ما بیایین کوه. همه میان هیچ کسم بهونه نمیاره
از اصفهان بیام تهران بریم کوه؟؟ :)))
پاسخ:
از بندرعباس میان برای کوه ما. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">