سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

طبقه بندی موضوعی

جمعه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۲۱ ب.ظ

۴

برای آقامرتضی

جمعه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۲۱ ب.ظ

یکی از سیبیل نیچه‌‌ای دوران دانشجویی شما با هیجان یاد می‌کنه یکی هم هیچکاک‌نویسی شما رو غرب‌گرایی می‌شمره...خوبی شما اینه که هنوز بعد بیست و اندی سال،سر باورها و ارزشهایی که «مسئله‌ت» بودن اختلاف هست.هنوز که هنوزه دو طیفِ «صرفا پرهیاهو»ی ماجرا سر موعد بیستم فروردین بخاطر شما میزگرد برگزار می‌کنن و توی سر و کله‌ی هم می‌زنن! و عجیبه که نمی‌خوان بپذیرن شما با هیچ‌کدومشون نیستی و با همه‌شون هستی!

باید دید در «عمق میدان» چه خبر است! این را از شما یاد گرفتم...آقا سید!

-----------------------------------------------

می‌بینی؟ منم ده بار همبن یه پاراگراف رو بازنویسی کردم!

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۲۰

نظرات  (۴)

۲۰ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۵۸ چشم به راهم ...
دست مارم بگیر سید....
۲۲ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۴۵ واقعیت سوسک زده
اوینی ... تکرار یک تنهایی...
برایت گل می اوردم.برایت گل می اوردم و با تو در اتاقی که به رنگ چشمهایت بود می ماندم.ولی دیدم که دستم لحظه ها را دور می ریزد .تو شاید گریه می کردی که من تنهایی بیهوده ای بودم .تو مثل نبض خوشبختی من ارام خواهی ماند .و هرگز مرگ یک دیوانه ی کوچک . که دور از باغ در زندان گلدانهای زیبای تو می میرد . تو را گریان نخواهد کرد . میخکهایی که دور از باغ . در زندان گلدانهای زیبای تو می میرند می دانند . من تکرار یک تنهایی ام. در تمام چشم هایی که چشمها را دوست می دارد . شاعرش سید مرتضی اوینی است و کی باور می کند اوینی چنین شاعری هم بوده ...
۲۳ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۵۰ فاطمه حمزه لوی
سخته درست فهمیدنشون...
مثل امام موسی صدر و بعضی های دیگه
چون خارج از چهارچوب های ذهنی ماها هستن
۲۳ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۳۰ انــــــ ـار
خیلی جالب نوشتید.
واقعا همینه...
همیشه سر آسدمرتضی دعواست!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">