سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

طبقه بندی موضوعی

پنجشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۶، ۰۱:۰۱ ق.ظ

رستگاری در طهران

پنجشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۶، ۰۱:۰۱ ق.ظ

فقط من و یه آقای سن‌بالایی که لباس‌ ورزشی تن‌ش بود اینجا بودیم؛ نیم‌ساعت خیره بودیم به همین نما. بدون هیچ حرفی. سکوت محض بود و نوازش ملایم باد خنک. خیره بودیم. خیره،مات،حیران. حال ما شبیه بروکس* بیچاره بود توی شاوشنگ. بعد پنجاه سال از زندان آزاد شد ولی حال خوشی نداشت چون زندگیش بهم ریخته بود! می‌خواستم روی تپه‌ی خاکی بنویسم:‌ «حاج‌مهدی اینجا بود...». چارپایه و سقف پیدا نکردم! 

*

 

موافقین ۸ مخالفین ۱ ۹۶/۰۱/۰۳
مهدی

نظرات  (۱۲)

۰۳ فروردين ۹۶ ، ۰۱:۰۴ گمـــــــشده :)
اوووه فک کن تهران اینقده پاک
جای باحالی بودینا
:دی
پاسخ:
انقدر شارپ! انقدر فتوشاپه اصن!
من چرا نمی فهمم این پستو؟ :(
پاسخ:
:)) بایدم نفهمی شما! اینو ما بدبختای به دود سیاه نشسته می‌فهمیم نه شما که سبزی و تازگی و بارون و آسمون تمیز، مسئله روزمرته.
تهرون اینقدر تمیز؟! بعیده!
چه کیفی کردینا.
:دی
.
راستی اون تصویری که پایین پست گذاشتی باز نمیشه. برا من که باز نشد.
پاسخ:
 درست شد.
توی کل سال فقط پنج شیش روز اول عید اینجوری میشه.
۰۳ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۰۳ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
هواتون همیشه اینجوری باشه!
پاسخ:
امیدی نیست... ولی آمین!
اینجا اگه هوا ابری نباشه معمولا همینطوریه :دی 
پاسخ:
کجا؟ کم فخر بفروش!‌ 
از دو قشر اعلان برائت میکنم...آن دسته که همیشه در هوای تمیز نفس میکشند و دسته ی دیگر آنها که اراده کنند ساحل دارند..(قابل توجه حریر:دی )
پاسخ:
منم اعلان جهاد میکنم اصن!
منم اول عین حریر نفهمیدم. بعد کامنتا رو خوندم تازه گرفتم قضیه چیه :))) ما گیلانیا حق داریم فخر فروشی کنیم خب!
پاسخ:
ویل للفخرفروشین
حاجی لازمت داریم هنوز، نگران نباش، خودم میکشمت ⁦;-)⁩

پاسخ:
بیا لازمتو استفاده کن تا خودمو ننداختم پایین :))
اوه اوه اوه
حاج مهدی گل مراقب افکارت باش عزیز
چهارپایه و اینا رو بیخیال
بیا خودم با تیر بزنم
تو پینت بال البته:-D
از نزدیک
خیلی نزدیک
خیلی خیلی نزدیک :-D
پاسخ:
مراقب افکارم باشم که رفتار می‌شوند؟‌‌ :)

من از خیلی نزدیکم تیر خوردم. بدون محافظ و پوشش. برو از خدا بترس D:
توی همون فیلم:
 (تیم رابینز): میدونی مکزیکیها در مورد اقیانوس آرام چی میگن؟
(مورگان فریمن): نه.
(تیم رابینز): میگن هیچ گذشته ای نداره. این دقیقاً همون جاییه که من میخوام زندگی کنم. یه جای گرم که هیچ گذشته ای نداره.

پاسخ:
آره. اگه اینو نگفته بود مورگان فریمنم به سرنوشت بروکس دچار میشد.
۰۴ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۲۷ واقعیت سوسک زده
دیفالت اسمون اینجا ( اون رنگ ابی ، تازه قشنگ تر )
پاسخ:
کاش همشهریاتون و سایر هم‌وطنان، به دیفالت آسموناشون راضی بودن! والا وضع ما این نبود D:
عه پس مثل خودم جانبازی که :-D
من برم از خدا بترسم
اُدافظ :-D
پاسخ:
برو ترسیدی بگو منم بیام