سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

طبقه بندی موضوعی

پنجشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۱:۵۹ ب.ظ

فشاربافی

پنجشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۱:۵۹ ب.ظ

سلام.

وقت‌هایی که اطرافم و کارهایم خیلی شلوغ می‌شوند،نسبت به برخی چیزها بی‌توجه می‌شوم. چیزهایی که قرار بوده در قاموس من مهم باشند و حتی مسئله‌ی زندگی! مثل «نوشتن». دوست ندارم نتیجه بگیرم آن چیزها «مسئله‌ی واقعی» نیستند. ربطش میدهم به نبودِ مهارت مدیریت زمان. چیزی که همواره جاری و رو به جلو حرکت می‌کند و مثل نفس کشیدن، متوجهش نمی‌شویم. قرار بود مدرنیته سرعت کارها را بیشتر کند ولی چگونه‌ است که همگی، وقت کم می‌آوریم؟ انگار به همان میزانی که انجام کارها سریع‌تر شد‌ه‌اند ما هم کندتر و تنبل‌تر شده‌ایم و این ظاهر ماجراست. مسئله‌ی دشوارتر، نداشتنِ تمرکز مناسب،برای انجام یک کار ساده‌ است. من حتی نگاه منفی‌تر و بدبینانه‌تری دارم وقتی که بارها برایم اتفاق افتاده و آرزو کردم مثل کامپیوتر، کلید ریست داشتم و از اول شروع می‌کردم. این عصر فناوری، بدجوری فریبم میدهد و مدام تلقین می‌کند «این فایل رو باز کن تا بیشتر آگاه بشی» من هم همین کار را می‌کنم اما این آگاهی، فقط تشویشم را بیشتر می‌کند و بس!

حوصله‌ی شرح قصه نیست...

میدانم زندگی دائم در روستای دورافتاده‌ی بدون امکانات مدرن برای ما غیر ممکن است؛ اما من به شدت احساس نیاز می‌کنم مثل ضرورت تعطیلی جمعه، یک ماه از هرسال را با همچین کیفیتی زندگی کنم. بجای فشار دادن کلید لمسی آب خنک، برای رفع تشنگی تا سر چشمه پیاده بروم . برای غذا بجای لمس گزینه رستوران‌های نزدیک من، با سگ شکاری‌ام به دل جنگل بزنم. گوگل مپی در کار نباشد و راهم را از خورشید و ستاره‌های شب پیدا کنم. و برای خواب، روی حصیر دست‌بافم بخوابم.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

یکم. بچه‌ها مچکریم! بنده به عنوان یه طرفدار، اصراری نداشتم هانی نوروزی جام رو ببره بالا! ولی خوبه آدم موقعیت‌شناس باشه! الان عزت نفس اون بچه به فنا رفت خوب شد؟‌ :|

دوم. وبلاگ دکترمیم،مسابقه عکس. منتظر قدوم شماست. بروید رای بدید به عکسها. به خادم خودتون هم رای بدید! D: همون عکس کوه‌ها و ابرهای کلچال برای منه.

به من رای بدید برنده بشم، قول میدم ببرمتون کوه، بهتون املت حاج‌مهدی‌پز بدم.

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۳۱
مهدی

نظرات  (۱۱)

۳۱ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۰۵ واقعیت سوسک زده
وضعیت زندگی تکنولوژی زده را این طوری که الان هست دوست ندارم ولی بدون ان هم نمیتونم زندگی کنم
اگر قرار است املت بدهید همان رای ندهیم بهتر است ، چه وضعه پذیراییه :|

پاسخ:
شیشلیک میخواین با فست فود که همه جا هست؟‌ من اون بالا املتی به شما میدم که این پایین‌مایینا گیرتون نمیاد.
عکس های شمارو قبلا خب دیده بودیم. املت حاج مهدی هم که معروفه. خلاصه بدونید اگر برنده شدید یکی از عواملش ما بودیم. املت فراموش نشود!

پاسخ:
من اگه وقتم پر نبود نامزد ریاست‌جمهوری میشدم  به همه اثبات میکردم که میشه به وعده‌ها عمل کرد! دمت گرم و خیالت راحت!
من به شدت دوست دارم سالی یک ماه رو تو همچین روستایی بگذرونم.یه روستای بکر و دور
ولی نمیدونم تا کی باید بشینم و  آرزوهامو از دور نگاه کنم ،بدون اینکه قدمی به سمتشون بردارم

عکساتون قشنگ بودن،خصوصا یکیش که از اون دوتا سر تر بود :)
پاسخ:
اندک جسارت و تحرکی که لازمه و نمی‌خوایم خرجش کنیم!

متشکرم! به شما یه بشقاب املت میدیم که از بقیه سرتر باشه.
تهش قراره چی بیاره به سرمون این تکنولوژی؟
 
 
سعی کنید برنده بشید. ما املت خواهانیم.
پاسخ:
ته نداره. شاید بشیم مثل آدمای انیمیشن Wall e

سعی من رای شماست! D: برنده شدن من، املت شما!
۳۱ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۲۱ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
گاهی از خودم بدم میاد، وقتی می بینم بیشتر وقتم رو یا انگشت رو کیبردم یا انگشت روی گوشی!!
پاسخ:
نگران نباشین یه مدت دیگه مدل جدیدترش میاد نه کیبورد بخواد نه انگشت. :))
آقا یه کاری... شما دعا کن من واسه ارشد تهران قبول شم، بعد منم به عکسای شما رای میدم که برنده شی ان‌شاالله، بعد ببریمون کوه بهمون املت حاج مهدی پز بدی.
 معامله‌ی برد بردیه. مگه نه؟

(فک‌کنم با خودت گفتی؛ میخوام صدسالم رأی ندی😁)
پاسخ:
به به! ارشد که دو هفته دیگس! قبول میشید ایشاللا نه تنها تهران،بلکه دانشگاه تهران!
برد بردش در حد برجامه ولی قبول D:
این احساس ضرورت به دفعات بهم دست داده
ولی خوب من بهش دست ندادم :-D
واقعا امکانش سخته


من به شخصه حاضرم از مسابقه به نفع شما کنار بکشم که املت حاج مهدی رو از دست ندم :-D
پاسخ:
احسنت! املت نگو بگو پیتزا پپرونی!
نامرد
تنهاخور
بدبخ
زشت
بی عدب
چرا به منم خبر نداده بودی ؟:))
خجالت نمیکشی اینهمه تنها خوری میکنی ؟ :/ من یکی به همه رای میدم جز تو :))
پاسخ:
تو بدون شک، رد صلاحیت میشدی! نهایتش میومدی هم باید به نفع من می‌کشیدی کنار! واللا! 
من که در هرصورت توو برنامه کوه و املت، هستم دیگه ؟ ها؟ ⁦:-)⁩
پاسخ:
آره داداش حتی اگه توی نتایج دست نبری هم هستی :))
من فقط املت خواهرزاده کوچکمو دوست دارم  ولاغیر :دی
ولی انصافا به عکساتون رای بالا دادم:))
به اون عکس خوب خوبتون ۵ رو دادم :))


+
برای این تصمیم باشگاه پرسپولیس متاسف شدم که دل یه بچه رو شکوندند :((
ولی یه بار هم  تو وبلاگم به شما تبریک گفتم اینجا هم جا داره بهتون تبریک بگم :)
تبریک :))

ولی هر کی به عکسای  من رای خوب  بده :دی 
بهش املت نمیدم بلکه سه تا فال حافظ براش میگیرم به ازای هر رای :دی 
اصلا هم‌ تو تریبون بقیه کاندیدها تبلیغات نمیکنم که به عکسم رای بدین :دی :)))))))))))





پاسخ:
املت من را بچشید دیگه املت هیچ جا رو نمی‌چشید. از من گفتن!


ممنونم! انصافا طرفدار با اخلاق به شما میگن!


فال حافظ؟ :/ حالا نمیشه سر کیسه رو شل کنید 4 تا بگیرید؟ :/ :|
:))) جوابت به داکتر میم
پاسخ:
D: