سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

طبقه بندی موضوعی

شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۰۳ ب.ظ

این کمین بد هنگام!

شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۰۳ ب.ظ

خدا داند! لابد، میان تکان‌های تویوتا برای هم کُری پرسپولیس و استقلال می‌خواندید. لابد یکی‌تان یواشکی با دیگری پچ‌پچ می‌کرده که دخترخاله‌اش را دوست دارد و می‌خواهد برود خواستگاری. بعید نیست پس‌گردنی هم خورده باشد «آخه کچل! کی به توی سربازصفر زن میده!» یکی گفته:‌ به پدرش بگویی «میرجاوه»از خانه پرتت می‌کند بیرون. بعد، همه خندیده‌اند. بعد، خوش‌صدای جمع، زده است زیر آواز و بقیه هم باهاش ضرب گرفته‌اند؛ ضرب گرفته‌اند...ضرب گلوله...ضرب رگبار...ضرب تیربار. لابد خیلی ترسیده بودید. کمین خوردن ترسناک است. از هرطرفی تیر خوردن دردناک است...لابد! ما که نمی‌دانیم! شرمنده! بد وقت کمین خوردید. سر و صدای انتخابات اجازه نداده صدای تیرهایی که بدن‌تان را سوراخ سوراخ کرد بشنویم!

نظرات  (۱۸)

:((
مامانم همیشه از دوران جنگ تعریف میکنه برام
من خیلی چیزاشو درک نمیکردم
اینروزا که عکسشونو روی درودیوار شهرم میبینم
مو به تنم سیخ میشه
خیلی مردنااا
جریان چیه؟ :(
پاسخ:
9 تا از مرزبان هامون رو تروریست ها شهید کردن. "میرجاوه" سیستان
حاجی اونقدر از اون خبر بهم ریختم ⁦:-(⁩


ان شاءالله با اربابشان حسین(علیه السلام) محشور شوند .

واقعا متاسفم ...
۱۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۱:۳۸ ✿دخترے از تبارِ غرور✿
هر دفعه شاهد این جور اتفاقات ناگوار هستیم و کسی پاسخگو نیست!
و اکثرا به تسلیت گفتن اکتفا میکنند...
نمیدونم کی قراره پاسخگو باشه، و چه موقع دیگه شاهد از این دست اتفاقات نیستیم اونم کجا پاکستان!!!!!
۱۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۴۴ مردی بنام شقایق ...
روحشون شاد

ته نامردیه
مرد بودن مثه آدم میجنگیدن تا حساب کار دستشون بیاد...
خیلی خوب نوشتید
من واقعا غمگینم و از اینکه نمی‌تونم برای مظلومیت این سربازا کاری کنم از خودم بدم میاد
کمترین کار همین 4 کلمه نوشتناست...
از شعر و استعاره و تشبیه برتری
با هیچ کس به جز تو نسنجیده ام تو را...!!!
ادم وقتی برادر سرباز داره دلش بیشتر خون میشه اینجور وقتا.. بمیرم برا غریبیشون
۱۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۵۱ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
خدا به خانواده هاشون صبر بده!
پارسال اون قضیه سربازا، امسالم این قضیه سربازا. چقد مظلومانه شهید شدن این طفل معصوما. واقعا متاسفم که هیچ کاری نمیتونیم براشون انجام بدیم...
:((
تاحالا گریه نکردم ولی همین الان بغضم ترکید :((
حرفاتون  خیلی درد داشت ...
خیلی حرف داشت ...
خیلی تلخ بود...
قلبم به درد گرفت :'((

روحشون شاد.....روزتون هم مبارک باشه
پاسخ:
ممنونم! :)
انتخوابات...
الان اضافه کنید کارگران معدن رو
به خودشون خیلی فکر نمی کنم به بهت عمیق خانواده ها فکر می کنم که صبح جوان سالم و سرپا رو میبینن که میره ، شب جای خودش خبر رفتنش برمی گرده
پاسخ:
معدن... وحشتناک بود...
شرمنده این عزیزانیم که ازشان حرفی نزدیم ( کار که نمیکنیم لااقل ازشان حرفی بزنیم، کاری که همیشه میکنیم)