آزادی بیان،میشه یا نمیشه؟
الیور استون برای جشنواره فیلم اومده ایران و گفتگوی خیلی جذابی با نادر طالبزاده داشته. کارگردانی با سه اسکار و یازده نامزدی اسکار که به معرفی نیازی نداره. قبلا توی این پست، کوتاه از فیلم جوخهش نوشته بودم. سه گانهی محشر کبرایی که درباره جنگ ویتنام ساخته و فیلمای موندگار صورتزخمی،جیافکی و قاتلین بالفطره رو تقریبا همه دیدیم و لذت بردیم. همین جا ازش تشکر میکنم که رک و راست گفت از جایزه گرفتن فیلمای ایرانی(با سناریوهای تکراری) توی جشنوارههای خارجی تعجب میکنه. اما بیشتر از حضور الیور استون توی ایران،حرفای سیاسیش بود که سرتا پا همه رو غافلگیر کرد. با چندتا عبارت ساده و نمکین؛ انتخابات،دموکراسی،دولت، سیاستها و تقریبا سرتا پای حاکمیت آمریکا رو زیر سوال برد. گفت که ایران مرکز خاورمیانهست و حکم جایزه رو برای آمریکا داره. از جنگطلبیهای بیپایان و چشمداشت به نفت کشورها و سیاست تغییر در رژیمهای هدف و شنود شدن تمام رئیسجمهورها گفت، و اینکه رسانههای آمریکا به شکل یکپارچهای همون چیزی رو میگن که دولت پنهان آمریکا میخواد. گفت که تغییر رئیس جمهور توی آمریکا کاملا تشریفاتی انجام میشه. و هیچ تغییری ایجاد نمیشه مگر در راستای سیاستهای پنتاگون و سیا. و البته؛ اعلام کرد «من و خیلیها بیداریم! چون کشورمون رو دوست داریم». همهی این صحبتها زنده از تلویزیون ایران پخش شد. و منم مثل شما همین سوال برام پیش اومد؛ یعنی الیور به خونهش توی نیویورک سیتی میرسه؟ و جواب رو هم میدونیم؛ نه تنها به خونه میرسه، بلکه با آزادی کامل، سفر و مستندسازی رو ادامه میده. در حالی که ما اینجا طوفان توئیتری داشتیم درباره واکنش جعفرپناهیِ ممنوع الخروج به صحبتای الیور استون و بحث آزادی بیان(بگذریم که استون گفت اصلا پناهی رو نمیشناسه)، حین صحبتای استون میگفتم مدینه فاضله همینه، بدون ترس و البته با افتخار، سیاستهای کشورش رو زیر سوال میبره و خیالش راحته سانسور،ممنوعالکار یا ممنوعالخروج نمیشه. و ای کاش جمهوری اسلامی هم همین بود! اما وقتی استون در انتهای صحبتاش گفت فلان مجری معروف رو از CNN اخراج کردن چون اثرگذار بود و بعد از اون فقط ژنرال و نظامی آمریکایی میاوردن، و وقتی گفت من قدرت و نیت چهره شدن در سیاست آمریکا رو ندارم و صرفا به فکر اثرگذاری فیلمام هستم متوجه شدم داستان، معماییتر از چیزیه که ذهن من میفهمه. حتی الیور استون علیرغم اعلام بیداری، اسیر سیاست پیچیده و هوشمندانهای شده. اونم مثل بقیه فیلمسازای آمریکایی اجازه داره بسازه،بفروشه،حرفشو بزنه،اسکار ببره، چون قدرتِ بالای سرش میدونه این روند، تغییری در قدرت حاکم ایجاد نمیکنه،بلکه برعکس،مدینه فاضله رو به دنیا معرفی میکنه! اما تجربه نشون داده اگه روندی قدرت تغییر داشته باشه، بدون معطلی حذف یا کم رنگ میشه. مثل اتفاقی که برای مایکلمور و فیلدنی افتاد.
اگه تا الان توی دلتون نگفتید چشم بسته غیب گفتی؛ حرفمو تموم کنم. علی القاعده دلیلی ندارم از سانسور و مقابله با آزادی بیان و عقیده دفاع کنم، اما سیاست «هدف وسیله را توجیه میکند» رو مذمومتر از اون میدونم. و نمیدونم توی این جهانی که ساختیم، اصلا ممکنه سیاست سومی وجود داشته باشه؟
نمایی از فیلم محشر کبرای Born on the Fourth of July ، از الیور استون.