سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

طبقه بندی موضوعی

چهارشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۳۱ ب.ظ

پسران خیابان انقلاب

چهارشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۳۱ ب.ظ

کودک پر جنب و جوشی که به سن جوانی رسیده امروز آرام‌تر و ساکت‌تر از هر زمان است. سهمش از حضور در اجتماع، نشستن روی نیمکتی در خیابان انقلاب است و دقایقی گوش دادن به موسیقی دلخواه.

+ببینید و بشنوید

-------------------

جا مانده:

تاریخ نشون داده که آدمیزاد همواره با دستای خودش کاری کرده که تعدادی از آدمای دیگه زندگی نداشته باشن. واضحه که توی بدترین دوره تاریخ نیستیم اما پیچیده‌ترین دوره،چرا. نگیم که قدرت نداریم برای تغییر. نگیم که دستمون به جایی نمیرسه برای خوب شدن. از پدر و مادر و خواهر و برادر و اونی که زیر یه سقف باهاش زندگی میکنیم گرفته تا نفر بغل دستی توی مترو و اتوبوس و تاکسی و عابری که میخواد از خط عابر رد بشه و اونی که توی صف وایساده، با یه لبخند ما حالشون خوب میشه. با یه مکث. با یه گذشت. دیروز سینما بودیم و میخواستیم عصبانی نیستم رو ببینیم. دعوا شد سر جایی که بدون بلیط اشغال شده بود! دعوا و هرج و مرج شد سر مدیریتی که سینما نداشت. و مردمی که همه عصبانی بودن و داد میزدن. بعدِ سینما رفتیم پارک دانشجو. ترنس‌ها جابجا میشدن و یه عده دنبالشون میرفتن با چشم‌های کثیف وغ زده. چند نفر به جون هم افتادن و یه دعوای گروهی راه افتاد. یه عده هم انگار منتظر همچین لحظه‌ای بودن دویدن تا به کتک کاری برسن،یا دست کم یه فیلم مبایلی خوب بگیرن. چیکار داریم میکنیم باهم؟ چرا نمیخوایم خوب باشیم؟ توی این بلبشو،حداقل خودمون هوای خودمونُ داشته باشیم!

موافقین ۱۵ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۱۹
مهدی

نظرات  (۳۳)

این پست‌ها رو دوست دارم. ثبت این لحظه‌ها رو دوست دارم.

+ بیش میازار، بیش میازار، بیش میازاار مرا.
پاسخ:
چه خوب! بیشتر میذارم. خیلی دارم از این لحظه ها.
۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۱۹ نیوشا یعقوبی
پس میشه گفت پسران خیابان انقلاب برخلاف دختران خیابان انقلاب سرشون به کار خودشونه برای همین دوست داشتنی ترن :)
پاسخ:
عجبا :))
۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۲۶ نیوشا یعقوبی
والا خب :/ اونا میان معترض میشن اینا یه گوشه سرگرم کار خودشونن

آهنگای قشنگ قشنگم گوش میدن 
پاسخ:
شایدم خودشونو زدن به اون راه!

اینقدر که جدی گرفته نشد بینوا!
پاسخ:
:)
مردم یه جوری تحت فشارن که متاسفانه هرکسی میخواد خشمشو روی بقیه خالی کنه درحالی که همه درگیرن و تو این شرایط حداقلش خودمون نباید خودمونو آزار بدیم ۰۰۰
پاسخ:
واللا!
۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۵۲ واقعیت سوسک زده
برای اینکه جامعه تقوایش را از دست داده ، حالا اینکه چرا از دست داده خودش یک بحث جداست . 
پاسخ:
همون بحث جدا مهمه :))
جدی میگم! الان اگه پسر خیابون انقلاب سر دختر خیابون انقلاب فریاد بکشه که چرا داری راه خیابون انقلاب رو به انحراف میکشی، جدی گرفته میشه؟! و این نتیجه یه رونده. دفعی نیست!
پاسخ:
فریاد نکشیم کلا لطفا :/
۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۳:۰۹ 🔹🔹نیلگون 🔹🔹
مردم ما خیلی وقته کهاز نظر مغزی و روحی و روانی رد دادن.حقم دارن..
پاسخ:
حق نداریم سر هم خالی کنیم.
۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۳:۱۰ واقعیت سوسک زده
خب پس یک پست بنویسید تا بیایم بحث کنیم :)
پاسخ:
:/ شما بنویسید
خب اصلا آروم بگه...فقط بگه.
درست میگید چون اگه کسی نخواد حرف کسی رو جدی بگیره بالا بردن صدا هم تاثیری درش نداره! 
اصولا فریاد زدن استعاره از اعتراضه.
پاسخ:
اصولا منم چیز دیگه ای میخواستم بگم توی این پست :)) تیترش غلط انداز شد.
الان که سرکارم نمیشه آهنگ گوش بدم موقعیت هندزفری گذاشتن هم نیست این از این!
ولی واقعا باید یکی پیدا شه به تک تک آدما بگه: به کجا چنین شتابان؟؟! داریم به کجا میریم؟؟!! اصلا کشور داره به کجا میره؟؟!!
پاسخ:
کجا هستیم!

چه سر کار جدیی! :)) ژاپنه اونجا؟
الان میتونم :))
آخه مسئول آیتی شبکه اومده بود برا کیسم رایتر نصب کنه، جلو اونا کاری بازی درآوردم الان یهو میزدم این فاز هنگ میکرد. :)
حالت حضور من تو اتاق در صورت بسته بودن در با باز بودنش فرق داره. البته هندزفریه میچپونم زیر مقعنه به جایی بر نمیخوره.
پاسخ:
خوبه پس ایران خودمونه :))
۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۰۹ صـــا لــحـــه
با این پستی که گذاشتید، به دخترای خیابون انقلاب، پسرا رو هم اضافه کردید... ترنس های پارک دانشجو رو هم اضافه کردید... آدم های عصبانی و ... هم اضافه شد
دیگه شکم داره تبدیل به یقین میشه
باید منتظر یک حرکت جدی تر باشیم :|
پاسخ:
در چه راستایی؟
خب اصل منظورتونو رک تر بگید شاید تونستیم با اونم مخالفت کنیم.
میدونید که توی آمار همه چیز رد شده ست مگه این که خلافش ثابت بشه...
پاسخ:
با چی مخالفت کنید؟ نظریه‌ای ندادم استدلالی هم نکردم اعلامیه‌ای هم ندادم. عجبا :))
://
من نمیدونم...من امروز باید با یه چی مخالفت کنم! دیشب یه آدم.... اومده بود خونمون میگفت که عیب نداره دلار گرون شده، صادرات راحت تر میشه! بعد میگفت مگه دلار پنج تومن بود مردم مردن که الان که هفت تومنه از گرسنگی بمیرن؟ هیچ اتفاقی نمیفته! اصلا چین یکی از موفقیت هاش اینه که ارزش پولش رو پایین نگه داشته!

مهمونم بود نزدم تو دهنش! الان مخالفتم درد میکنه! اعصابم خورده...
فقط بعد از این که رفتن به همسرم گفتم خدا نیاره روزی رو که آدم قضاوتش رو زیر پای منفعتش ذبح کنه! الانم که دارم میگم حالم بد شده...

می دونم نظرم هم بی ربط بود.
پاسخ:
:))
راحت باشین.
 نه این مرتبط بود اتفاقا.
۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۴۹ واقعیت سوسک زده
نمی خوام ، شما بنویسید :||
پاسخ:
سوادشو ندارم. و قلمشو.
پس من در مورد پست شما هنوز به مقام التفات نرسیدم!به عبارتی هنوز نمیدونم منظورتون از پست چی بود! 

اصلا من یه سوال دارم: یعنی چی چند نفر آدم کلونی کردیم یه جا هی حرف میزنیم م هی همدیگه رو تایید میکنیم فکر میکنیم همه ایم؟! 
این همه فاصله تا جایی که اونا خودشون رو تایید کنن ما خودمون رو یعنی چی؟
 اصلا یک چیزایی میگن، اینقدر فضایی از حوصله آدم خارجه که ردش کنه! آخرشم اگر کمر همت به رد کردن ببندیم میزنن به مسخره کردن و ترور شخصیت! هیچ ربطی هم به محترمانه حرف زدن و منطقی حرف زدن نداره. چی کارشون کنیم؟! نمیدونم عقل ندارن یا عمد دارن! دیشب اصلا حرفی نزدم ولی چون حرفی نزدم ناراحتم!نمیشد حرفی بزنم. مجبور شدم بین بدتر و خیلی بدتر یکی رو انتخاب کنم. 
باید این آدما رو چی کار کرد؟ یه بخشی از جامعه هستن متاسفانه! حس میکنم یه بچه عقب افتاده دارم!
پاسخ:
قراره همه عالم و آدم رو قانع کنیم به سمت باورهای خودمون؟ نه شدنیه نه لازم. به ما یادن دادن جایی حرف بزنیم که شنونده باشه. و عمدتا گفتن حرف نزدن با فکر بهتر از حرف زدن بی فکره. بی تعارف،بدون ادا، بدون موضع از بالا، رک و پوست کنده، اطراف ما آدمهای احمق به وفور یافت میشه! که برای بحث و گفتگو با اونا لازمه تا سطح احمق بودن خودشون پایین بیایم. با همین کیفیت هم آخرش جز اعصاب خوردی چیزی نمیمونه برامون. چرا خب؟ نیازی نیست واقعا!
فکر کردم می‌خواید بگید پسرها هم پیرهنی، شلواری چیزی رو علم کردن:))
سر هم که نباید خالی کنیم اما ادمی که پر شده و از دنیا کلافه است انصافا هیچی حالیش نمیشه، اول تشر میزنه و دعوا میکنه یه ساعت بعد خودش پشیمون میشه میگه چه کاری بود کردم اخه؟
 قطعا مشکلات ما تو خونه و زندگیمون به مردم تو خیابون ربطی نداره و نباید سر اونا خالی کنیم،اما نباید یه مسئله است اینکه از دستمون در میره یه مسئله‌ی دیگه.
ولی در کل با هم مهربون باشیم بلکه دنیا قابل تحمل‌تر بشه:)
پاسخ:
:)) ما اصلا چیزی برای از دست دادن نداریم،چه برسه علم کردن!
اوهوم...من خودم خداوندگار شعار دادن و عمل نکردنم :))
۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۱۹ واقعیت سوسک زده
:|
چه حرفیه . هر دوشو دارید . وااا 
حداقل میگفتید حوصلشو ندارم :/
پاسخ:
خب شد سه تا! :))
اها کلیپ و اهنگش هم خیلی خوب بود:)
یاد اهنگ:"سهم مرا جنون بنویس، بخت مرا نگون بنویس،جان مرا به شعله بکش، نام مرا به خون نویس" افتادم:)
پاسخ:
نشنیدم. از کی بود از چی بود؟
-______-
پاسخ:
شاهد از غیب رسید! :))
تیتراژ فیلم چهارراه استانبول از علیرضا قربانی.
پاسخ:
ممنون :)
نه اون که مسخره ست.نمیشه همه مثل من فکر کنن.اما این همه گسست توی یه جامعه هم خب اصلا خود جامعه بودن رو زیر سوال میبره. ماها چه موافق آرمان هامون چه مخالف یه جامعه ایم یعنی باید یه حداقل ارتباطاتی بینمون باشه و حرف همدیگه رو بفهمیم. بعدشم نمیشه رهاشون کرد. اوتا و طرز فکرشون در جامعه و پیشبرد اهداف جامعه موثره. اشتباهات هر کدوم از دو طرف در شرایط کل جاکعه اثر میذاره. چه کار باید کرد باهاشون؟
کلا از دیشب درگیرشم. 
پاسخ:
هرکسی که منافع شخصیشو(از راه غلطش) به کل ترجیح میده مذمومه و قطعا برخورد مناسب خودشو میطلبه. پیدا کردن حداقل نقاط مشترک هم اگرچه کار سختی نیست ولی دقیقا چیزیه که ما نوعا نمیخوایم‌ دنبالش بریم... مادی‌گرایی صرف و دوری از معنویت، آدم رو از اخلاقی بودن که ویژگی ذاتیشه جدا میکنه... و این وسط، هر کسی خودش و رجل می‌دونه و  بقیه رو حساب نمی‌کنه... . ولی آخرم حرف کشیدید از زیر زبون منا :)) هرچی میگم پست دلی و حس محور بود حالا ... شماره همسر رو بدید من بهشون بگم دیگه این مهمون کذایی رو دعوت نکنن :)) 
خدایی تو بدترین دوره ایم دیگه :|
هیچی سرجاش نیست :(
همه از درون غصه میخوریم :(

و اینکه ما مردم خشمگینی شدیم و هستیم و اگر اوضاع به همین وضع باقی بمونه خواهیم بود.
پاسخ:
نه بابا ... حداقل برای ما بدترین دوره نیست.  
خوب میشه حالمون... کلی همش دست خودمونه :) 
۱۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۰۰ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
چیکار کنیم بداخلاق نباشیم واقعا؟!
پاسخ:
شروع و تمرین تا تبدیل به عادت بشه؟ 
چه‌قدر همه عصبانی‌ایم. همه از دستِ هم... 
یه وقتایی فکر می‌کنم شاید به جای هر بحث و مجادله، به جای هر گفت‌وگوی عقلی و نقلی، به جای انواعِ شیوه‌های جذبِ ملت به سمتِ جایی که هستیم، فقط محبت کنیم. فقط خشمگین نباشیم، به چه آرامشی می‌رسیم همگی.

+اون‌ور صدای این مفسرهای خبری اعصاب خردکن می‌اومد. که آی ایران بدبخت شد، بیچاره شدن، ملت بدبخت می‌شن می‌ریزن کل سرزمینو می‌برن زیر گل...
ما هم می‌چرخیم که یار مرا، غار مرا، آروم می‌گیریم. 
ممنون.
پاسخ:
از محبت تلخ ها شیرین شود.

می‌بینی؟ :)) خلیم به خدا! 
ای بابا فامیلای خودمن! دوستشون دارم. همسرم داره مواضع اونا رو به خاطر من تحمل میکنه!منم اسلام دستمو بسته!
یعنی پستتون شعر یا متن ادبی بود؟فکر کنم برای همین من هنوز نفهمیدم چه کامنتی میتونه بهش مرتبط باشه چون من زیر پستای شعر و ادبی اصلا هیچی برای گفتن ندارم.

تا جایی میشه پذیرفتشون که رفتارمون رو به منزله تایید نگیرن ولی اونها جز تایید صد در صد راضی نمیشن! این استکباره. 
پاسخ:
شعر و ادبی هم نیست :/ 
همش شاهدِ دعواکردنِ بقیه بودینااااا :|
خب اولین کشور عصبانی جهان هستیم -_-
پاسخ:
اولین؟! نه بابا! دوم سومیم ... ولی معیارش رو قبول ندارم من. داد زدن و فحاشی کجا کشت و کشتار با اسلحه‌ کجا! 
این جوری که تیتر زدین, تصور کردم حالا البته ببخشیدااااا  آقای حاجی, که حالا شلوارک پوش نشستین یه شلوار رو علم میکنیین همراه با عکس 
پاسخ:
تیتر می‌زنیم اینجا جمع بشید بعد حرف خودمون رو بزنیم :)) 
شدیم مثل اون بچه‌ای که تو کلاس زورش به معلم بداخلاقی که زده تو گوشش نمی‌رسه، می‌زنه سر هم‌کلاسیش رو می‌شکونه! متاسفانه... 
یعنی می‌شه همه‌چی خوب شه؟
پاسخ:
آره بابا میشه خوبم میشه. ما خودمون چیتگرمزگان داریم اونجا همه چی خوبه! 
چیتگرمزگان! عالی بود ینی! :)))))))))
پاسخ:
:))) 
طبیعیه. وقتی آرامش و امنیت روحی و روانی وجود نداره همه دشمن هم هستن نه دوست هم. و این به صورت بای دیفالت آدما در میاد.
پاسخ:
پس هیچی دست خود ما نیست. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">