سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

طبقه بندی موضوعی

پنجشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۷، ۱۰:۳۴ ب.ظ

زندگی به مثابه تئاتر

پنجشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۷، ۱۰:۳۴ ب.ظ

قصه، درست از جایی شروع می‌شود که تعادل زندگی بهم می‌ریزد. کم پیش می‌آید این بهم‌ریختگی، دست خودمان باشد. اما برقراری تعادلِ دوباره دست خودمان است. سرشتِ حقیقی ما در همین بهم ریختگی برملا می‌شود. پایان قصه، رستگاری باشد یا افول، تراژدی یا کمدی؛ این را کنش‌ها و واکنش‌های ما تعیین می‌کنند «هنگام فشار».

این برش را ببینید+

.........................

سلام

موافقین ۱۲ مخالفین ۱ ۹۷/۱۱/۰۴
مهدی

نظرات  (۱۶)

سید کمرنگ شدن سیدا از علائم اخر الزمونه ها
حالا برسون به جایی هی بشینیم حساب کتاب کنیم ببینیم چرا این موهبت ازمون گرفته شده:دی
نیستی نیستی ما هی میگیم الان محرمه الان صفره الان ال الان بل، ادمو کلی توهم داستان صدا سیمای ایران برمیداره، اخرم تیره میخوره به سنگ، جای اون برش یه برش از آمیتا باچانی (؟) تایتانیکی، چیزی میذاشتی دلمون خوش شه مسلمون :دی استغفرلله
پاسخ:
من که بی رنگ شدم ، قاعدتا دیگه خود ظهوره. :/
محرم و صفر چی میگه؟ مگه خندوانه ست پخش نشه :)) 
۰۴ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۰۲ آسـوکـآ آآ
سلام حاجی. امیدوارم بمونید و بنویسید و بنویسید و بنویسید. :)
پاسخ:
سلام.‌ 
لطف دارید لطف دارید، واقعا لطف دارید. 
سلام حاجی:)))
پاسخ:
سلام . چرا میخند :/ 
۰۴ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۴۳ محمدعلی ‌
سلام!
این بار دیگه «روز از نو»؟ یا این بار هم غیبت صغری nاُم شروع شده؟ :))
پاسخ:
دارم تمرین رزمی میکنم برای اعلام امامت. واللا با این کامنتا! :)) :/ 
درس های دانشگاه ست؟ 
پاسخ:
درس‌های زندگیه.
نشان از خوشحالی داره دیگه-_- 
معلوم نیست؟
پاسخ:
عه! مردم برای چه چیزایی خوشحال میشن! نزول توقعات تا کجا! 
به به حاجی ! کم پیدایین
ایشالا زندگی هپی اند باشه همیشه
پاسخ:
کم سعادتیم . همیشه که نمیشه ولی اخرش بشه ایشالا
۰۵ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۴۵ واقعیت سوسک زده
خوشم نمیاد به زندگی میگن صحنه تئاتر ، هیچ وقت خوشم نیومده و علیکم السلام 
استیکر یک انسان غضبناک :/
پاسخ:
:)) :/ 
یا ابالفضل! 
سلام :)
خیلی خوشحال شدم ستاره‌ی اینجا رو روشن دیدم، امیدوارم دیگه مداوم روشن بشه :)

البته خیلی‌ وقت‌ها برقراری تعادل دوباره هم دست خودمون نیست.
می‌فرماید که:
" گاهی گمان نمی‌کنی، ولی خوب می‌شود ... گاهی نمی‌شود که نمی‌شود که نمی‌شود."
پاسخ:
سلام . خیلی لطف دارین . 

اونجایی که دست خودمون نیست خود حادثه ست. بعد حادثه دست خودمونه. 
به به چه عجب!

از همین الان تا ۶ ماه آینده شما رو به خدا می‌سپاریم!
خدا یار و نگهدارتون... 

پاسخ:
:| 
دروغ میگم؟! :|

پاسخ:
نه واللا :)) 
۰۵ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۲۹ פـریـر بانو
یک لحظه شک کردم به ستارهٔ روشن! فکر کردم کسی آواتارش رو تغییر داده و شبیه آواتار شماست! :)

:: درست می‌گین. البته یک‌وقت‌هایی حتی نتیجه هم از کنترل ما خارج می‌شه. که خب کمتر اتفاق می‌افته. بیشتر اوقات ما می‌تونیم نتیجه رو درست‌حسابی رقم بزنیم؛ اگر بخوایم.

سلام علیکم.
پاسخ:
نه خود خودمم. همیشه به مو میرسه ولی قطع نمیشه. هم جواب بند اول هم دوم. 
۰۶ بهمن ۹۷ ، ۰۹:۵۹ زهرا یگانه
نه دین داری نه آئین داری ای چرخ!

پ.ن. سلام علیکم.
پاسخ:
چه بد رفتاری ای چرخ چه کج رفتاری ای چرخ! 
۰۶ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۱۲ مردی بنام شقایق ...
سلام

نچ حاجی
نچ

اونم دست ما نیست:)
پاسخ:
سلام 
بفرمایید در جبر مطلق به سر می‌بریم. من که راضیم :)) 
یه وقتایی که به این قضیه فکر می‌کنم خیلی می‌ترسم. به اینکه زندگی اونقدر توی یه نقطه‌ی ثابت باقی بمونه و هیچ موجی توی خطش ایجاد نشه، که بعدها کلش رو توی صحنه‌های اضافی از توی فیلم حذف کنن. خیلی از ما قصه‌هامون هنوز شروع نشده. شبیه فیلمای امروزیم. کل قصه دغدغه‌های روزمره است. بدون هیچ درهم‌ریختگی. فقط یه چراغ نیم‌‌سوز.

سلام. 
پاسخ:
آفرین! آدم قصه دار رشد می‌کنه و منفعل نیست. 
۰۶ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۲۶ פـریـر بانو
خودِ خودِ حاج‌مهدیمون دیگه؟ الهی شکر.

اوهوم. مهم همون قطع نشدن و رشد بعدشه. سیمرغمون رو پیدا کنیم و اینا...
پاسخ:
خود خود داغونش 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">