سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

طبقه بندی موضوعی

چهارشنبه, ۸ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۴۷ ب.ظ

نقد و بحث آزاد(2)هدف وسیله را توجیه میکند؟

چهارشنبه, ۸ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۴۷ ب.ظ

طبیعتا بر ما پوشیده نیست که جامعه‌ای نسبتا بیمار داریم! به شکلی که وقتی یک اتفاق ساده‌ی خوب می‌بینیم تعجب می‌کنیم و حتی تشویق‌مان توام با حسرت و غبطه است! و از طرفی، اتفاق‌های سراسر بد،برایمان خیلی عادی شده‌اند. به گونه‌‌ای که پرداختن به مثلا موضوع فحاشی و دروغگویی،برای خیلی‌ها مسئله‌ای پیش‌پا افتاده است! و چقدر بد است که تو هر چه بگویی می‌گویند «اگه راست می‌گن برن اختلاس‌ها رو درست کنن!» انگار این ماجرا،بهانه‌‌ای شده تا هر غلط ریز و درشتی بکنیم و وجدان‌مان را اینطوری راحت کنیم که «اگه کسی بخواد جواب بده اون گنده‌هاش باید جواب بدن!». اگر این باشد نگاه ما! پس هرچی به سرمان بیاید نوش‌جانمان!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


به جهت اولویت به نظرم رسید از موضوعی بنویسم که نه بسیاری از مردم نه افراد مجری حکومت،هیچ رعایتی نسبت بهش ندارند. مسئله‌ی «حفظ آبرو و حرمت مسلمان حتی اگر مرتکب فسق و گناه شده باشد». جریان‌های سیاسی و جناحی و عده‌ای از مردم به شدت دچار این مسئله‌ هستند. چند روز پیش خبری پخش شد که امیرمهدی ژوله را در فلان جا با فلان وضعیت گرفته‌اند. از طرفی،امت حزب‌الله همیشه در صحنه،شادمان ازینکه فرد شاخصی از جناح مقابل،به زعم‌شان گند زده است،تا توانستند موج تخریب راه انداختند علیه این بنده‌خدا. و از طرفی،مردم عادی تا توانستند بد و بیراه نثار ژوله کردند و حتی زیر پیچ دخترکوچولویش فحاشی کردند! یک عده‌ی کمی هم میان این‌ها به درستی گفتند «قضاوت نکنیم!» که خب صدایشان گم شد بین دیگران!

مدتی پیش  الهام چرخنده هم بود که به محض چادری شدن و تبلیغ اعتقادش،آماج حمله و تمسخر شد به شکلی که عکس‌هایی از گذشته‌اش را پخش کردند و تا توانستند خُردش کردند.

× اگر مسلمانی مرتکب فسقی شود که علنی نباشد و خودش میلی به تظاهر آن نداشته باشد، بر فرض اینکه واقعا مرتکب شده باشد هیچ کس حتی قاضی و حاکم حق ندارد نامی از او ببرد. چه برسد به خوشحالی و انتشار مسئله به دیگران! به یاد بیاوریم ماجرای معروف حضرت امیر را که سر و صدا کرد تا آن زن و مرد متوجه بشوند و فرار کنند و کسی نفهمد آنها مشغول گناه بوده‌اند. و توصیه معصوم که اگر کسی شب شراب خورده،صبح باید او را توبه‌کرده دانست. حدیث قدسی داریم یعنی خود خدا گفته است؛«حرمت و آبروی مسلمان از کعبه بالاتر است.» قید هم نیاورده که مسلمانش فاسق باشد یا نباشد. اینکه اتفاقی را که فقط در شبکه‌های مجازی نوشته شده و با این حجم بازار شایعه که هیچ چیز قابل اطمینان و یقین نیست،دست بگیریم و پخش کنیم؛چیزی جز فاجعه‌ اخلاقی نیست! و این را هم بدانیم «شنیدن و سکوت»،مساوی با تایید است و فرقی با گفتن ندارد. تایید هم می‌تواند لایک باشد و به اشتراک‌گذاری و حتی یک لبخند ساده!

به علاوه،اشاعه فحشاء؛ یعنی انتشار یک گناه هم گناه است! و ساده‌ترین نتیجه‌اش عادی شدن رفتارهای زشت در جامعه می‌شود.
به ماجرای ژوله اضافه کنید ماجرای قاری قرآن،مرگ بازیکن پرسپولیس، و نمونه‌های دیگری که بازهم پیش خواهند آمد.

خلاصه‌ی حرفم این است که گرایش سیاسی،اصلا بهانه‌ی خوبی برای بی‌اخلاقی‌هایی که شمرده شد(بردن آبروی مسلمان،اشاعه‌فحشاء و غیبت) نیست! هدف وسیله را توجیه نمی‌کند!

چگونه از خطرات زبان و دروغ و شایعه  ‌پراکنی در امان بمانیم؟

دوستان،هر نقد و نظری مرتبط با این موضوع یا نزدیک به این موضوع دارید؛ بفرمایید.

موافقین ۷ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۰۸

نظرات  (۲۳)

۰۸ دی ۹۵ ، ۱۳:۳۰ سعید حسن زاده
خیلی نوشته عالی بود. اما بیشتر این قضایا سیاسی نیست از سر بیکاریه
به نظرم افرادی که مسئولِ مردم هستن باید حواسشون رو بیش‌تر جمع کنن ؛ اصطلاحاً به خودشون بیشتر تنگ بگیرن ، و واقعا مسئول باشن! یعنی اگه دیده شد مسئولی کاری خلاف قانون انجام داد دیگه نباید بیایم اسمش رو ج.خ مثلا بنویسیم! اینجا دیگه باید ازش بازخواست بشه که چرا؟ چرا فلان دزدی؟ چرا فلان عمل؟ چرا فلان حرف؟ اما آدمایی مثل ژوله رو نباید زیاد برجسته کرد. البته کار مثبت مثل حرکت خانم چرخنده باید توجه بشه چون مثبته.
فحاشی هم که چی میشه گفت؟ خب یه عده بی‌شعورن! نمیشه درستشون کرد :|
اول اینکه من ماجرای ژوله رو نمیدونستم و الان برا بار اول توی وبلاگ شما متوجه شدم!! خیلی شایع شده یا شما خیلی مشغول این شایعات و این فضاها هستید؟!
دوم اینکه این رفتار فکر نمیکنم خیلی مربوط باشه به حزب سیاسی، توی هر قشری این مساله دیده میشه و ربطی به جریان سیاسی شون نداره
سوم اینکه ایرانی ها همیشه ی تاریخ ادم های هیجانی و بعضا جو زده ای بودند
چهارم اینکه معصوم فرمودند هرکس چیزی را بشنو و بازگو کند”شایعه را گسترش بدهد” دروغگو است
و دروغ را فرمودن کلید هر گناهیه!
پنجم خوندن این لینک خالی از لطف نیست
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4210/4231/27772/%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA

ششم اینکه خدا اول از همه منو هدایت کنه اما هیچ وقت نتونستم این چرخنده رو باور کنم
۰۸ دی ۹۵ ، ۱۳:۵۴ פـریـر ...
خدایی که اون بالاس آبروی بنده شو نمیبره...اون وقت ما بیایم ببریم؟قضاوت تو این زمینه درست نیست به نظرم...اینکه به واسطه ی شبکه های اجتماعی و سایتا و غیره بیایم هرچی دلمون میخواد به سرتاپای اون فرد بکشیم و عتابش کنیم...ما قاضی ایم؟ یا نعوذبالله خدا؟؟؟ ما که تو شرایط اون فرد نیستیم...میگن هروقت خواستی از راه رفتن یکی ایراد بگیری اول کفشاشو بپوش...شاید مام در شرایط آقا و خانم ایکس و ایگرگ بودیم هم همین کاری رو می کردیم که ایشون کرد...نمیگم ناهنجاری های اخلاقی و... نباید بررسی بشن و فلان...اما هوهو کردن و آبروریزی نه تنها راه به جایی نمی بره بلکه یه جورایی نشون دادن خط به آدما اللخصوص جووناییه که شاید تا به اون زمان فکر همچین کارایی هم به ذهنشون نمی رسیده...دیدم که میگم...

و این فحاشی ها و... نشون میده بلای خانمان سوز بیشعوری در جامعه ی ما بیداد می کنه! متاسفانه :|
۰۸ دی ۹۵ ، ۱۳:۵۵ פـریـر ...
البته سیاست فکر نکنم نقش اساسی داشته باشه!داره ینی؟
بیشتر واسه اینه که عده ای از مردم ما بیکار نشستن تو خونه...نمی دونن از بیکاری چیکار کنن میرن شایعه درست می کنن و آبروریزی و فحاشی و... می کنن!
پاسخ:
انتشار خبر از سایت‌ها و کانال‌های سیاسی بود. والا مردم از کجا مطلع میشدن؟
۰۸ دی ۹۵ ، ۱۴:۰۶ פـریـر ...
هومممم...که اینطور...من زیاد درگیر اینجور چیزا نیستم ینی کلا دنبالشون نمیرم...برا همین نمی دونستم :) ممنون.
فکر میکنم همه ی این ها از سر بیکاریه.اگر هرکس دغدغه ی زندگی خودش رو داشته باشه دیگه وقت و دلیلی واسه سرک کشیدن تو زندگی دیگران نداره.جوونای ما به جای اینکه سرگرم تشکیل خانواده،تحصیل یا کار کردن باشن غرق شدن تو شبکه های اجتماعی.مسئولین هم فکر میکنن با فیلتر کردن شبکه های اجتماعی میشه جلوی این قضایا رو گرفت ولی بنظر من اشتغالزایی بهترین راه حله که متاسفانه فعلا نا ممکن به نظر میرسه.
من هم وقتی میبینم ملت ظرفیت استفاده از اینستا رو ندارن و شاید با تداوم استفاده از این شبکه ی اجتماعی ممکنه ناخواسته بشم یکی مثل بقیه ،خیلی راحت عطاش رو به لقاش می بخشم و از اینستا خارج میشم.که این کار رو هم کردم.

این که فلان بازیگر فلان کار رو انجام داده بالاخره یه بازتاب اجتماعی داره و بحث و تبادل نظر درباره ش اشکالی نداره.اما اگر بخواهیم پا رو فراتر بذاریم و بهش برچسب بزنیم دیگه درست نیست و این قسمتش به ما مربوط نمیشه.
من خودم مثلا سر قضیه ی خانم چرخنده یه فکرا و نظراتی داشتم ولی بیانش نکردم.قضاوتش کردم اما فقط تو ذهن خودم.که البته این هم غلطه و من باید درستش کنم.

اینکه میگین آبروی مسلمان نباید ریخته بشه صحیح. اما من دراین باره با نظر Mr.Moradi موافقم.قوانین نباید زیر پا گذاشته بشن و وای به حال مملکتی که مجری قانون و اطرافیانش قوانین رو زیر پا میذارن.اگر بخواهیم همینجوری پیش بریم به فنا میریم و جلوی این قضایا باید یه جایی گرفته بشه .
پاسخ:
یکی از موارد اسثتناء همینه؛ «معرفی و نام بردن و علنی‌کردن فردی که از بیت‌المال دزدی کرده»  البته اینم معیارش «یقین و اطمینانه».
۰۸ دی ۹۵ ، ۱۵:۰۳ علی موسوی
البته مساله ژوله و چرخنده کاملا شخصی بود ولی مساله حقوق نجومی و املاک کذا باید رسانه ای بشه و مورد مطالبه مردمی قرار بگیره و وظیفه رسانه در همه جای جهان همینه که فاسد رو بی آبرو میکنه د گر برابر مردم تا کمتر تکرار بشه این دو مساله رو باید از هم تفکیک کرد ... مساله قاری قرآن هم مثل ژوله و فوتبالیست پارتی رفته و چرخنده و ...  شخصی نبود و اون بچه ها
 میتونستن برادر یا بچه ما باشند و در همه جای جهان این مسائل بدرستی رسانه ای میشه مثل بچه آزاری و تجاوزاتی که توسط اسقف ها و کشبشان در مدارسشان هر چند سال یکبار رو میشود و بازتاب شدیدی دارد و حتی خود من دو مستند کامل درباره اون دیدم .. . باید اینها رو تفکیک کرد ... مساله قاری قران مثل کشیشان یک خلا و اسیب در بخش های فرهنگی کشوره و باید مطالبه و رسانه ای بشه به نیت اصلاح و حتی بی ابرویی شخص .... البته هدف وسیله رو هیچوقت توجیه نمیکنه .... 
پاسخ:
طبق معیاری که عرض کردم،وقتی فسق پنهانی باشه و فرد خاطی،تمایلی به ابراز و اظهارش نداشته باشه،نمیشه فرد رو بی آبرو کرد.این رو هم نباید مساوی دونست با عدم رسیدگی به جرم مجرم! اینجا وظیفه جدی قاضی و دادگاهه که عادلانه و محکم به قضیه رسیدگی کنه. به نظرم این دقیق‌تره که فرق بذاریم بین کسی که جرم رو پنهانی مرتکب شده و از انجامش پشیمونه با کسی که تجاهر می‌کنه و از کارش پشیمون نیست.
 تنها موردی که برای بی‌آبرو کردن تصریح در روایات ائمه داریم برای فسق علنی(کسی که ابایی از ابراز جرمش نداره) و دست‌درازی به بیت‌الماله که املاک و حقوق نجومی هم شاملش میشه.
۰۸ دی ۹۵ ، ۱۵:۳۲ آقاگل ‌‌‌‌
برعکس دوستانی که فکر می کنند این ماجراها و شایعات سیاسی نیست و از سر بیکاریه! من هم معتقدم بخشیش به خاطر گروه های سیاسیه. یک عده از به ظاهر سیاسیون همیشه حاضر و آماده اند که ورچسب بزنن به گروه مقابل و دست به تخریب بزنن. از این بداخلاقی های سیاسی در این سال ها کم نداشتیم. بخصوص با رشد شبکه های اجتماعی.
در مورد دیگر موارد، مثل قاری قرآن. به نظرم این مورد قابل قیاس مثلا با فوتبالیستی که فوت شد یا ژوله نیست. چون مورد اول مستقیما با جامعه درگیر بود. اون بچه ها ممکن بود فرزند هرکسی باشه. حتی ممکن بود خودمون باشیم! البته اینکه گفته شدنش و پخش شدنش در این حجم کار درستی بود یا نه جای بحث داره. 
فرض کنیم مثلا خبر تجاوز مربی ایکس آکادمی فوتبال به نوجوان ها و کودک ها درست باشه. حال اگر که دستگاه قضا قطعا و به درستی به این موارد رسیدگی میکنه! خب پخش شدنش کار قطعا غلطی است. و آثار بدی در جامعه خواهد داشت. ولی اگر موردی باشه که به هر دلیلی پیگیری نشه یا جلوی پیگیریش رو بگیرند. خب طبیعیه که عموم مردم با پخش کردن این خبر حداقل از اتفاق افتادن موارد بعدی جلوگیری میکنن. بعلاوه یک نیرویی ایجاد میکنن که دستگاه قضا مجبور به واکنش نسبت به اون اتفاق بشه. 
پاسخ:
قاری قرآن با جامعه درگیر نبود،اینطوری به قضیه نگاه کنیم هر فسق و گناهی به نوعی با جامعه در ارتباطه. قضیه شکایت شاکی‌های خصوصی بود که بنا بود در بی‌سروصداترین حالت ممکن رسیدگی بشود اما به لطف بازی سیاسی و انتشار مردم،دقیقا برعکس شد!
این قضیه هم طبیعتا مردم رو بیشتر حساس میکنه تا مورد ژوله و مشابهش. به هرحال، اگه این مبنا رو پذیرفته باشیم که اشاعه فحشاء و بی‌آبرو کردن و غیبت،درست نیست مسئله خیلی دقیق‌ و حساس‌تر میشه.
@علی موسوی
مشکلاتی در روان شناسی هست که نشون دهنده ی بیماریه. کسی که بیماری جنسی داره و دست خودشم نیست باید آبرویش ریخته بشه؟!
برفرض صحت اون مدعا!
و این کاملا مجزا از دزدی اموال و اختلاس و حقوق نجومی و شرکت در پارتیه
در واقع شکل سومی هست که در نظر نگرفتید شما
پاسخ:
پارتی رو هم با دست‌درازی به بیت‌المال و اختلاس نمیشه یکی دونست.
بله کلا اشکال مختلف رو نوشتم. قطعا درجه ها متفاوته
دوستان دو دسته کردن
من سه دسته میکنم شاید شکل دیگری یاشه
اازه تو همون دزدی هم یه بیماری روانی هست که طرف با وجود اینکه نیاز نداره دزدی میکنه!! طرف مثلا دکتره اما میره مغازه چیزای کوچیک مثل پیچ مثلا که بی ارزشم هست میدزده
خدایا پناه میبریم بهت چه قدر بیمار روانی زیاد شده دوروبرمون!


البته شوخی کردما برا تلطیف فضا مثلا اگرنه دوستان اختلاس گر حال شون خویه فقط دنیا طلبن سه کوچولو
۰۸ دی ۹۵ ، ۱۶:۴۷ واقعیت سوسک زده
هر قدیس گذشته ای و هر گنه کار اینده ای دارد . ابروی افراد باید حفظ شود و خلاص ...
۰۸ دی ۹۵ ، ۱۶:۵۳ جولـ ـیک
در مورد آقای سعید طوسی به نظر من علنی شدن جرم ایشون-که هیچ رسیدگی هم بهش نشد-کمترین مزیتش این بود که اون یک عالمه آدمی که به هوای اینکه ایشون قاری بین المللیه و خیلی بارشه و بریم از محضرش فیض ببرین بچه های معصومشون رو میسپردن دست این موجود، دیگه بچه های معصومشون رو نمیسپارن دستش.
این اسمش فسق علنی نیست چون در خفا به بچه های ملت تجاوز می کرده؟ :|
پاسخ:
مشکل اصلی اینه که ما به هرچیزی که توی مجازی و حقیقی پخش اطمینان می‌کنیم. صرف اینکه خبرش کمی به گرایش سیاسی یا میل قلبی ما نزدیک باشه کافیه تا بهش دامن بزنیم. این قطعا دور از انصاف و اخلاق و عدالته.من دیگه نمی‌پردازم به بازی‌ها و جریاناتی که راه می‌افتن فقط به نیت تخریب...چون اینجا جای بحثش نیست. فقط یه معیار اخلاقی رو بیان کردم برای خودمون. چون عواقب دامن زدن و نشر این مسائل،خیلی سنگین‌تر از جرم و گناهی هست که توی خفا اتفاق افتاده. بدبین شدن به هزاران معلم قرآنی که کاملا سالم و صادقانه شاگرد تربیت می‌کنن اتفاق خوبیه؟ فقط به این خاطر که خواستیم یه نفر رو تنبیه کنیم دید کل جامعه رو نسبت به این مسئله،منفی کردیم!
۰۸ دی ۹۵ ، ۱۶:۵۵ واقعیت سوسک زده
لازم به ذکر است ان خلاصی که گفتم فقط جنبه ی کوتاه کردن عرض خودم را دارد ، برداشت دیگری ازش نشود لطفا ...
۰۹ دی ۹۵ ، ۰۱:۲۱ جولـ ـیک
بدبین شدن به هزاران معلم قرآنی که کاملا سالم و صادقانه شاگرد تربیت می‌کنن اتفاق خوبیه؟

نه اتفاق خوبی نیست. ولی نمیشه که هرکس هر غلطی خواست بکنه و ما سکوت کنیم چون آخی النگو های قشری که اون بابا بهش متعلقه میشکنه. شما داری آبروی رفیق قاری قرآنت رو با امنیت کلی بچه بی گناه تاخت میزنی، از من بشنو که نمی صرفه.
این دیگه خیلی بدیهی تر از اون بود که به عنوان استدلال مورد استفاده قرار بگیره. حتی در حد سفسطه هم نبود یعنی.

به قول یکی از آقایون که به خاطر نمیارم اسمش رو، ایشون صرفا بلده قرآن رو به صوت خوش بخونه. این نباید باعث شه مصونیتی داشته باشه در برابر جرم هایی که مرتکب شده و باعث شه ملت فکر کنن باید سکوت کنن چون آبروی اسلام در خطره! آبروی اسلام و معلم قرآن های دیگر با برملا شدن اینکه یه آدم نادرست بلده قرآن رو با صوت بخونه نمیره. آبروی قشر تاکسی ران با لو رفتن خفاش شب ریخت؟ آبروی معلم ها با فاش شدن تجاوز معلم نرگس به بچه ها نابود شد و الان دیگه کسی نمیره مدرسه؟

یک لحظه خودت رو بذار جای پدر یا مادر اون بچه ها. دین نداری آزاده باش به قولی:))
پاسخ:
آقاجان! قراره بر اساس احساس و دل خودمون تصمیم فرهنگی بگیریم؟ یا بر اساس برهان عقلی و نقلی؟ اگه شما مبنای بحث کردنت دل‌ت باشه من حرفی برای گفتن ندارم!‌
به تصمیم احساسی باشه من میگم تو میدون آزادی یارو رو اعدام کنن همه عالم و آدمم بگن کی بوده و چی شده! برای من این اتفاق از ژوله ها و امثالش خیلی تلخ‌تر و سنگین‌تره چون ضربه‌ش مهلک‌تره! ولی اساس و مبنای من میگه «آبرو نبر! اشاعه فحشاء نکن! با گناه شوخی نکن!» باز اینا رو ربط ندید به اینکه مجرم و خلافکار مصونیت دارن! :)) ما رسیدگی به جرم مجرم رو مفروض گرفتیم،داریم جنبه دیگه ماجرا رو بررسی میکنیم. آخه کی گفت ایشون مصونیت داره در برابر جرم و گناهش؟ :)) الان این مغالطه بود یا چی؟! کی گفت باید سکوت کرد؟! بحث سر اصل «انتشار و اشاعه‌ست». شما میگی من خودمو بذارم جای پدر و مادر بچه ها،پدر و مادر اونا وقتی آروم میشن که به جرم مجرم رسیدگی بشه نه اینکه همه عالم بفهمن چی شده! منم میگم شما خودتو بذار جای خانواده و قوم و خویش مجرم که بخاطر غلط یه نفر دیگه نمیتونن سرشون رو بالا بگیرن تو جامعه. این اصول اگه برای شما اهمیتی نداره برای من اهمیت داره چون فکر میکنم این برای یه جامعه خیلی دقیق‌تر و محکم‌تر از حرفای احساسیه.
۰۹ دی ۹۵ ، ۰۲:۰۸ آقاگل ‌‌‌‌
آقا یک ایراد به بحث که نه! به محیط بحث میشه بگیرم؟ 
محیط اینجا خیلی سیاهه! نمیشه نوشته های دوستان رو خوند. بخصوص که فونت ها هم کوچیکه. چشم هامون از حدقه در اومد جان شما :)

پاسخ:
آره آقا! دقیقا دیروز به همین نتیجه رسیدم خیلی سخته خوندن کامنتا!
عوض میکنم قالب رو.

۰۹ دی ۹۵ ، ۱۳:۰۸ جولـ ـیک
شما فرض کن جرم سعید طوسی افشا نشده بود. رسیدگی هم میشد-علت افشای جرم عدم رسیدگی بود-مجازات تجاوز چیه؟ شلاق؟ حبس؟ هر چی. طرف مجازاتش رو می کشید. برمیگشت. دوباره سر کلاس به یه عده تجاوز میشد. دوباره مجازاتشو می کشید. دوباره از اول.

ببین وقتی جرم طرف "به بقیه" آسیب میرسونه "باید" افشا بشه. که ایهاالناس از این آدم دوری کنید خطرناکه! کسی که تو خونه ش مشروب میخوره با چه می دونم با دوست دخترش رابطه داره اون کاری که مرتکبش میشه واسه بقیه خطرآفرین نیست، تجاوز و قتل و دزدی هست! اون روایتی که از امام علی گفتی دو نفر داشتن سی خودشون با رضایت خودشون مرتکب هرکاری میشدن، اگه مردی داشت به زنی تجاوز میکرد یه کسی داشت کیفی رو می دزدید یا قتلی داشت صورت می گرفت قطعا ایشون هم سروصدا نمیکردن فرصت فرار بدن! اون جا طرف داره "گناه" میکنه و امام میگه به من چه که گناهشو بشورم خودشه و خدای خودش، اینجا طرف داره علاوه بر گناهش "به بقیه آسیب میزنه" -حالا سوای اینکه اصلا از دید جامعه قانون شکنیه یا نیست- و اصلا قیاس سعید طوسی و هر متجاوز دیگری با کسی که تو پارتی گرفتنش از بیخ غلطه!

به همین جهت فارغ از اینکه الان همه به معلم قرآن ها بدبین میشن یا نه، "باید" اعلام بشه که ایهاالناس، این همه معلم قرآن، اون بچه موچه ها رو نفرستید پیش این بابا.


حالا شما منطق قضیه رو نمیگیری ربطش میدی به احساسات.
پاسخ:
خب. نمی‌خواستم به این نقطه برسیم ولی رسیدیم دیگه :))
میدونی چرا تاکید دارم روی «یقین و اطمینان»؟ و میگم خبرهای منتشره‌ی مجازی رو نیم‌درصد نباید معتبر دونست؟چون توی این عصر به هیچ چیز نمیشه اطمینان کرد.«اطمینانی که بگیم الان خورشید توی آسمونه ما می‌بینیمش پس روزه»... بخاطر این که شما اساس بحث رو اگرچه فرضی،گذاشتی روی همین خبرهای منتشره و میگی «آقا! همه باید بفهمن!» چی رو همه بفهمن؟ خبر دروغ رو؟یا بهتر بگم خبری که قسمت‌هاییش حذف شده رو؟ درباره موضوع حساسی که تا کسی به عینه شاهدش نباشه نمیشه اثباتش کرد؟ شما چند درصد مطمئن هستید از وقوع جرم؟چقدر از کیفیت جرم میدونید؟ و چند درصد مطمئن هستید از عدم رسیدگی به پرونده؟ سند و شاهدی جز کانال تلگرامی و فلان شبکه ماهواره‌ای دارید؟
من این قضیه رو نه از کیهان و وطن امروز نه از آفتاب‌یزد و اعتماد نه از voa که از شخصی دنبال کردم که عادل و مورد اطمینان و ثقه‌ی من بوده و مطلع از پرونده‌های قوه قضاییه.و ماجرا کاملا متفاوت از چیزیه که پخش شده و ما سرش تز فرهنگی و اعتراضی میدیم! اگه اینجا بخوام همه‌ی مطالب رو مطرح کنم نقض حرفای خودم میشه،ولی اگه لازم شد خصوصی عرض میکنم. اجالتا از من «اشاعه‌فحشاء» رو بپذیر. چندبار ازش اسم بردم و اصلا اصل حرفم همین بود اما هیچ توجهی بهش نشون ندادی! :))

به هرحال،خواستم توی این عریضه،به خودم و دوستان یادآوری کنم برای تک تک حرفا و رفتارهای مجازی و حقیقی‌مون اعم از رضایت و سکوت و لایک و پخش شایعه و گناه و صحبت از چیزی که بهش یقین نداریم؛مسئولیم!
-----
ضمنا اینکه شما میگی بر حذر داشتن و مطلع کردن مردم برای اینکه به دام نیفتن لازمه. این درست،اما چرا به کل جامعه تعمیمش میدی؟ مثلا یه خانواده‌ای توی اهواز که هیچ‌وقت پاشون به تهران باز نمیشه برای چی بدونن نباید بچه‌شون رو توی کلاس فلان استاد قرآن که توی تهرانه،ببرن!  این راهش نیست! فرد خاطی یک نفر بوده در یک مکان محدود! خبر کردن کل جامعه راهش نیست!

۰۹ دی ۹۵ ، ۱۵:۳۸ جولـ ـیک
اون اشاعه فحشا هم یه کلاه شرعیه مثل "روایت داریم اگر شخصی پیروان زیادی داره و حرفاش به مذاق اسلام خوش نمیاد مجازید بهش افترا بزنید ولو به دروغ تا از اطرافش پراکنده بشن" و من اصلا پشیزی برام مهم نیست روایات و مراجع تقلید در مورد این که واکنش باید چی باشه چی گفتن. چیزی که واضحه اینه که شما خدا نیستی که بدونی اون خانواده  در اهواز قراره پاشون به تهران باز شه یا نه و در نتیجه نمیتونی حکم بدی که پس به این و اون خبر بدم به این و اون نه!
من به این تاکید شما وقعی ننهادم چون اصلا قبولش ندارم. حالا شما هی بگو قبحش میریزه و اشاعه چی میشه و فلان. با همین استدلال چندین قرن قربانیان تجاوز ساکت موندن و "آبروداری" کردن که همه نفهمن که حالا که چی؟ آیا تجاوز از بین میره؟ خیر. آیا اگه ملت بدونن فلانی متجاوزه و به زندان افتاده بقیه مردا میگن ایول پس ما هم بریم تجاوز کنیم به اولین قربانی دم دست؟ چی فکر می کنید در مورد ملت آخه؟ :|

اگه بخوای بخبرشم پخش نکنی، لااقلش اینه که ایشون رو از هرگونه تدریس در آینده، و هرگونه شرکت در مراسم های رسمی منع کنن و پرونده ش هم موجود باشه که به این دلیل. که، نکردن. پس چوبشم بخور آقای طوسی. 

شما اگه حرفت حرف خودتو نقض می کنه بدون یه جاییت می لنگه:))
بسه دیگه، خوش گذشت.
پاسخ:
آیا با انتشار اخبار تجاوز آنطور که مثلا غرب عمل کرده،آمار تجاوز تغییری کرده؟! راه حل بعدی لطفا!
شما همون اول میگفتی تابع دل خودتی نه یه معیار محکمه‌پسند! من اصلا ادامه نمیدادم!

آقا در مورد قاری قرآن قوه قضاییه رسیدگی نکرده
مثل خیلی پرونده های معروف دیگه ای رسیدگی نکرده


@جولیک
فکر میکنم توی این فضا نقطه اشتراک همه مون مقید به دینمون و مبانیش باشه فارغ از نظراتمون
اینکه شما میگید کلا پشیزی واسه دین و خدا پیغمبر قایل نیستین حضورتون در اینجا و بحث تون رو و تفکرتون و دچار خدشه میکنه
پاسخ:
خیر اینطور نیست. ولی اجازه بدید بحث روی این نمونه رو الکی کش ندیم.

و بازم خیر اینطور نیست. درسته که من برای شروع، قید به مبنای دینی و اخلاقی زدم ولی دلیل نمیشه کسی که مبنای ما رو قبول نداره از بحث بیرون کنیم. 
سلام به نظر من دخالت در موضوعات شخصی زندگی دیگران چه معروف چه عادی ، ناپسنده و بازی با آبروی مردم بدتر.ما به چیزی که به چشممون دیدیم نمیتونیم اعتمادکنیم و قضاوت داشته باشیم چه برسه به اینکه فقط شنیده باشیم. اما بعضی افراد خودشون اجازه دخالت و نظردادن دیگران رو میدن خصوصا افراد سرشناس، خوشی ها و روزای خوبشون رو به اشتراک میذارن وانتظار همراهی دیگران رو هم دارن اما درمورد روزای تلخ و اتفاقاتشون  ،طرفدارانشون حق پیگیری و نظردادن ندارن، به نظرم این تناقضِ.
اما درمورد بحث قاری قرآن و مشابه این موضوع من با شما موافقم.. حالا اینکه قوه قضاییه قصدرسیدگی داشته یا نداشته بماند، اما به نظر من مشکل اصلی عدم آموزش به خانواده ها و فرزندان درخصوص مراقبت های جنسی ست. شما به یاد دارید که صداوسیما دراین خصوص برنامه ای داشته باشه ؟ پای ثابت ستون روزنامه یا مجله ای آموزش های پیگیری دراین موضوع باشه ؟ درمدارس یا دانشگاهها درسی باشه ؟ومتاسفانه برای بعضی ها صحبت کردن دراین موضوعات بی حیایی محسوب میشه!!!! اگر من آموزش لازم رو دیده باشم و مراقبت ها و یادگیری های لازم رو به فرزندم بدم ، اولا آمار این مشکلات کمتر میشه دوما وقتی هم این مشکل پیش اومد راه درست پیگیری رو میدونم البته باز هم تاکید میکنم کاری به نقش قانون دراین مورد ندارم.. امیدوارم تونسته باشم منظورم رو واضح بیان کنم.
پاسخ:
سلام. بله متوجه شدم.
برای هر پدیده‌ی اجتماعی،آموزش و شناخت لازمه. ما هم کمتر به پیشگیری می‌پردازیم و صرفا وقتی حادثه اتفاق می‌افته جوگیر میشیم! حتی بخشی از این حوادث بخاطر اینه که کودک و نوجوان،بخاطر کمبودهایی که توی زندگیشون دارن، با رضایت قربانی میشن!
آقای حسن زاده راست میگن بیشترش از بیکاریه!
حرف شمام کاملا درسته‌.
ماکه یه سالی میشه اینستا مینستا رو ریختیم دور. راحتیم از حرص خوردن از دست ملت.
والا...😒
به نظر من حالاحالاها فکر نکنم شاهد ظهور یه منجی گره گشا برا کلاف در هم پیچیده ی فضای مجازی باشیم. پس فعلا نسخه" مومن بد دهن نیست " رو بپیچیم تا شاید بعدا فرجی بشه. کار درمانی هم روش خوبیه برا کاهش سوء تفاهم ها.