سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

طبقه بندی موضوعی

چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۰۰ ب.ظ

۰

رفاقت

چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۰۰ ب.ظ

حوالی سال‌های دوم سوم؛ همان ایام نو شبابی که در کنار خرخوانی، شبانه روز دنبال رفیق‌بازی بودیم. محمدحسنی، با آن زبانش که از موهای بلند و همیشه مرتبش براق‌تر بود در جمع، خطابی به من کرد که تا روز آخر،فراموش نخواهم کرد. وی با لحنی بسیار فراستی‌پسند و درآمده گفت: «فلانی! تو  ج...ده‌ی رفاقتی!» القصه، اگرچه محمدحسنی برای بکار بردن آن واژه‌ی پلشت، از جانب حاضرین مقدس،محکوم شد و اگرچه تر که این را از حرصش بابت تحویل نگرفتن‌ها گفته بود؛ اما عمق کلامش بدطوری به جان نشست! که هنوز که هنوز است می‌گویم محمدحسنی، زبانت طلا!

۹۶/۰۷/۱۹
مهدی