شهریور...دوست ندارم تو را!
تو یادآور بیدوامی نشاط تابستانی
نرسیدنها...نشدنها...تو آمدهای برای نمایش آن روی سکه...
دیدی نشد؟ باز هم نتوانستی!
شهریور...دوست ندارم تو را
تقدیم زردی،به سبزی برگها؟
تقدیم سقوط،به پرواز؟
چرا؟
من، تو را نمیخواهم...
و به تو محکومم!
شهریور...
دوست ندارم تو را
«عیدتون مبارک»