از اینکه سران مملکتم بابت سکه 10 میلیونی و دلار 20 هزارتومنی، اندازهی کوآلا تکون نمیخورن ولی برای مانتوی جلوباز و فروش لباس فلان و بهمان تبدیل به پلنگ مازندران میشن و طرح ضربتی میذارن، سر به کدوم کوه و بیابون بذارم؟
از اینکه سران مملکتم بابت سکه 10 میلیونی و دلار 20 هزارتومنی، اندازهی کوآلا تکون نمیخورن ولی برای مانتوی جلوباز و فروش لباس فلان و بهمان تبدیل به پلنگ مازندران میشن و طرح ضربتی میذارن، سر به کدوم کوه و بیابون بذارم؟
همهی سیصد و شصت و پنج روزی که همراهِ عهد با او گذشت، متفاوت بود با همهی سالهایی که بدون او فقط تکرار شده بودند. باورش کمی مشکل است که یک سال گذشت ولی باز هم میگویم ارزش آن همه دشواری را این همه آرامش و رضایت و رشد؛ داشت.
سی دقیقهست که پشت میزِ محل کار، وقت خالی پیدا کردم. سی دقیقهست که به صفحهی بیان خیره شدم. سی دقیقهست که یک جمله هم برای نوشتن پیدا نمیکنم. فاجعه!