سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

سفر نویسنده

توالی حادثه‌ها...

طبقه بندی موضوعی

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ب.ظ

سیاهه‌ای درباره سفر

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ب.ظ

اگه آزادی نسبی داریم و برنامه سفر و تفریح‌‌مون با خودمونه باید توی انتخاب هم‌سفر و همراهامون به قاعده انتخاب لباس عید، دقت کنیم. البته طبیعیه تا تجربه نکنیم شناخت کافی به دست نمیاد. اما وقتی تجربه کردیم می‌تونیم بفهمیم چه آدمایی با چه شخصیتی مناسب همراهی با ما هستن. گزینش همراه و هم‌سفر، اثر بسیار شگرفی توی حس پایان سفر داره. «سفر بسیار دلچسبی که خیلی زود تموم شد! سفر بسیار نچسبی که ای کاش زودتر تموم می‌شد!». حد وسطی وجود نداره! مسئله‌ی هم‌سفر و همراه، همین‌قدر مهم است و اثرگذار!

حالا چه معیاری رو در نظر بگیریم برای گزینش؟ مهم‌ترین مسئله اینه خودمون رو بشناسیم! وقتی خودمون رو بشناسیم نمیریم سراغ آدمی که سلیقه و معیار خوش‌گذرونیش توی سفر، با ما کیلومترها فاصله داره! مگر اینکه چاره‌ای نداشته باشیم و نخوایم سفر از کف‌مون بره. مگر اینکه هدف ما صرفا سفر باشه نه هم‌سفر(این حالت رو بعضی‌ها،"فردگراها"، تونستن داشته باشن ولی تعدادشون خیلی کمه و مختص سفرهای پرجمعیت و اردو‌ طوریه).

ضمن اینکه خودمون رو شناختیم جنس مقصد اصلی سفر رو هم بشناسیم. سفر تفریحی به شمال و دریای خزر با سفر ورزشی به کوه‌ سبلان، با سفر زیارتی به مشهد، و سفر سیاحتی به شیراز و اصفهان، و سفر پیک‌نیکی به دامان طبیعت، خیلی خیلی متفاوتن. خیلی از اونایی که میرن کنار دریا،فقط یاد قرهای کثیره‌ی خوابیده در کمر می‌افتن و آهنگای بندتنبونی. و خیلی‌ها چنان محو افق دریا میشن و توی خودشون میرن که چیزی نمونده مُهر بذارن روی زمین و بگن دریا اکبر! وقتی نیت کردیم پا روی کوه بذاریم بدونیم، خبری از آسایش و رفاه سفر به مشهد و شیراز نیست که همه‌چیز در اختیار باشه و باب میل. کوه، سختی داره و عرق ریختن برای جسمای آماده! نا آماده‌ها رو که خیلی راحت پس میزنه. همچنین، سفر پیک‌نیکی با کوه رفتن خیلی فرق می‌کنه و اصل اساسیش اینه بخوریم و بخوابیم و تماشا کنیم. والیبالشم مختص پیرمرداس که بگن ما هنوز جوونیم! اما توی کوه،میخوری که نمیری! پس دیگه جایی برای نمک نبود یا ادویه‌کاری مخصوص نداشت؛ نیست!

تجربه نشون داده،یه هم‌سفر بد قلق و یه گزینش نابجا،چقدر می‌تونه حال همه رو بد کنه و سفر رو خراب! بطوری که تلاش همه‌ی حال‌خوب‌کنای سفر رو با هر واکنشش زیر سوال می‌بره! چرا اونجا کجه! چرا اونجا نرفتیم! چرا اومدیم اینجا! چرا اینجا گرمه! چرا غذاش تلخ بود! من ازینا نمیخوام! من ازونا دوست ندارم! چرا به من گفتی دماغ! چرا...چرا...چرا...

توی خونه بشینیم شبکه4 نگاه کنیم بهتره از سفر با همچین هم‌سفری!

یادمون باشه،هر سفر، میزبانی داره که کمک شایانی می‌کنه برای خوش گذشتن به ما. به هرحال،سفر به هرکیفیتی باشه،اتفاقای پیش‌بینی نشده داره و ممکنه هر مشکلی پیش بیاد. و تنها کاری که کمکی نمی‌کنه غر زدنه و تنها کاری که کمک می‌کنه ساختن با سختیاس. اگه اهل تشکر نیستیم، خوبه که غر هم نزنیم و متلک نندازیم! 

لذت بردن از سفر به هر مقصدی که باشه، به شکل عمیقی با روحیه و نگاه ما به زندگی پیونده خورده. اینجاست که قیصر عزیز می‌گه «موجیم و وصل ما از خود بریدن است،ساحل بهانه‌ای‌ست،رفتن رسیدن است!»

بازم نسخه‌ی سفر دارم وقت و حوصله‌ش بود می‌نویسم. فعلا همین.  

موافقین ۹ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۱۴

نظرات  (۱۵)

خوندنی بود. مرسی. 
پاسخ:
خواهش میکنم :)
ب شدت موافقم
اما کاش میشد همیشه همراهامون رو خودمون انتخاب کنیم 
پاسخ:
میرسه اون روز ... دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
۱۴ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۲۸ یا فاطمة الزهراء
دقیقا همسفر خیلی مهمه 
من یه دوست دارم واقعا دوستشم دارمااا ولی سفر :| بکشن منو باهاش سفر نمیرم :))
یه بار رفتیم سفر از اولش نق زد تا اون آخرش ‌
پاسخ:
یه سفر باید تدراک ببینیم همه این نق‌زنا باهم برن کیف کنن! :))
۱۴ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۳۹ یا فاطمة الزهراء
من همچین کاری کردم ده تا نق نقو رو فرستادم سفر وقتی برگشتن جا داشت نماز شکر بخونم زنده ان :)) تا سه ماهم به من نق میزدن :)) 
پاسخ:
:))
چرا به من گفتی دماغ :|  واااای =)))

به به اصلا..
خوش به حالتون :)
پاسخ:
واللا! :))
چه متن خوبی. کاش همسفر زندگی آدم، خوب باشه. این مهمتر و ترسناکتره
امیدوارم سفر به همتون خوش گذشته باشه
(از طرف یه حسود :))
پاسخ:
آخ آخ همسفر زندگی! آخ!

جای شما خالی بود. البته این پست رو برای سفر دورهمی جمعه ننوشتم، برای سفرای عید پیش‌رو نوشتم. الان خلط مبحث میشه! :))
خب منو بکشی ام اون املت و نمیخورم خب...:))) در آرامش و به دور از نق کیک میخورم:))
پاسخ:
بد موقع گذاشتم این پست رو! :/
این پست برای دیروز نیستااا! من درباره این غاره پارسالم نوشته بودم دیگه زحمت نوشتنش رو سپردم به شماها.
دقیقا به همین دلایلی که فرمودین هرکسی ازم می پرسه: خواستگار دارم، چه کنم؟
با حالتی خردمندانه و خیره به افق بهش می گم: خودت رو بشناس فرزندم( البته در اصل بهش میگن خواسته هات و تصویر حقیقی همسر توی ذهنت رو بشناس)
امید است با این نگاه عمیق به زندگی در انتخاب همسر هم موفق باشید
پاسخ:
من توی انتخاب، موفقم ولی انتخاب، توی من موفق نیست! نمیدونم چرا و چجور! :))
ممنون!

من بدترین هم‌سفر دنیام. و برای همین همیشه ترجیح می‌دم تنها برم سفر. 
پاسخ:
مشهد و نوشهر و پرچکوه باهم بودیم. نظرت رو رد می‌کنم. پیامبر خیلی بد گفته از کسایی که تنها میرن سفر! از من گفتن.
خیلی خوب بود حاجی . چقدر درک میکنم اینا رو 👍👏👏👏
پاسخ:
یه دونه‌ای!
۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۲۷ واقعیت سوسک زده
:))
و البته وقتی گروهی میریم سفر به نظر بقیه هم احترام بذاریم ، فقط به فکر راحتی خودمون  نباشیم و البته فکر نکنیم چون ما مثلا تدارک دیدیم سفرو پس حق صد درصدی تو همه چی داریم ، کلا شرح صدر برای همه خوبه :/
پاسخ:
بله
اینم در نظر بگیریم که مدیر سفر،چیزهایی می‌بینه که شاید ما نبینیم!
بسیار عالی. حاجی اصل، همسفر زندگی آدمه.
پاسخ:
اصل که سفر آخرته! اونجا ک هم‌سفر نداریم 
سلام 
این پست کاش پارسال میذاشتین :)))
پارسال من با یه گروهی نق نقو رفتم نجف و از اونطرف هم رفتم پیاده روی اربعین :) که ایشالا قسمت همه دوستان زیارت کربلا ...
آقا من تا رسیدم ایران ده کیلو کم کردم :دی 
گروه مون همشون خانوم بودند مثلا خیر سرم با خاله ام رفتم :))
خاله ام بود و دوستاش !
حالا دوستاش کیا بودند ؟
یه پیرزن ۷۰-۸۰ساله :|
دو خانم ۶۰ساله 
دو خانم تقریبا ۵۰ساله 
جالبه بدونین تا مرز که من رفتم خبر نداشتم گروه متشکل از این گروه سنی است :|
یعنی تو مرز نه راه پس داشتم نه پیش !
از یه طرف عشق امام حسین داشتم از یه طرف هم میدیدم یا خدا با اینها چه جوری میشه رفت سفر اونم سفر خارج از کشور اونم عراق :||
تو رو دربایستی خاله ام گیر کرده بودم که بگم آقا من نمیام :|
حتی بابام بهم گفت باهم میریم با اینا نمیتونی دوام بیاری !بیخیال سفر شو !
ولی خب نمیشد دقیقه آخر جا بزنم !
یعنی تو اون ۱۵روز جونم به لبم اومد ...
فکر کنین تو نجف هوایی شدم‌ از این گروه خارج بشم و برگردم ایران :)))
یعنی تو اون ۱۵روز من موهام عین دندونام سفید شد :دی 
واقعا قبل از هر سفری باید همراهتو خوب بشناسی بعد بری سفر !
خاله ی من هیچ اطلاعاتی در مورد سن و خصوصیات اخلاقی و رفتاری بقیه همسفرا به من نداد :| یعنی کاملا قر و قرو و کاملا خسته بودند :دی 
یعنی تو عمرم سفری با ۵پیرزن :دی نداشتم و  نکرده بودم که پارسال(۹۴) داشتم و امسال خاله ام بهم گفت میایی بریم دوباره ؟
گفتم نه خاله جان و خانواده رو بهونه کردم برای نرفتنم :))
بابت پرگوییم ببخشین و ممنون از اینکه این تریبون بهمون دادین :دی 
کل حرفاتون انصافا حرفای بجایی بود و حرف دل من و ای  کاش اینو همه بدونن :)

+
کامنت نارخاتون من رو کشت حتی :دی 
مرسی نارخاتون گیان :)


پاسخ:
سلام
وای وای! سفر اربعین و عراق و همراهای این رنج سنی! اصلا نمیتونم تصور کنم! اجرتون با خود خدا! قطعا اون زیارت قبوله! D:
اصلا سفر اربعین، چهارپنج تا پست اختصاصی طولانی میخواد.
هوممم...چقدر آموزنده! والا ما که سالی یه بار هم سفر نمیریم :| اما اگه خواستیم یه روزی بریم به این نکات توجه می کنم :))
پاسخ:
ایشاللا مکرر در مکرر سفرای رنگارنگ.
ممنون. هعی :/

 ایشالله :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">