خاطرات سربسته(5)
دچار چالش شدیم در محل خدمت. از وقتی تعداد سربازا زیاد شده، هر روز یه جنگ و جدل جدید داریم. جایی که هستیم تقریبا از هتلترین محلهای خدمت حساب میشه،برای همین سربازها بدعادت و شرطی میشن.
رئیس به یکیشون میگه مهمون دارم (یعنی چایی بریز بیار) اینا بدون حرکت سرجاشون، همُ نگاه میکنن که یعنی تو پاشو برو بریز. رئیس میگه زمین کثیف شده، باز اینا همو نگاه میکنن که یعنی تو برو تی بکش. قبل از این فقط 2 نفر بودیم الان شدیم 5 نفر. همه هم با مدرک فوق! با یه کارمندی که ایشونم طلبهست، همه زورمون رو زدیم هماهنگی و رفاقت توی جمع حاکم بشه که تا حد زیادی هم شده. ولی تا به یکی فشار میاد و حس میکنه ازش بیشتر از بقیه کار کشیده شده، میخواد تلافی کنه و قضیه رو میکشونه به رئیس(نوعی نوین از زیرآب زنی که نه سیخ بسوزه نه کباب که در پایان، هردوش اتفاق میافته!) و رئیس که تقریبا براش مهمه کسی حس نکنه تبعیض بین افراد قائل میشه، یه فشار و کار جدید وارد میکنه تا همه باهم سرویس بشن!
قبل این شلوغی، پیش بینی کرده بودیم وقتی زیاد بشیم دیگه نمیشه اوضاع رو جمع کرد. هرچند اوائلش خوب پیش رفته بود. ماه اول خدمت توی این تشکیلاتی که هستیم معروفه به «موتوری». یعنی اونی که تازه شروع به خدمت کرده باید موتورش بیاد پایین! تا بفهمه و براش جا بیفته که سربازه و بله قربانگویی بیش نیست. توی این دوره، تا میتونن از طرف کار میکشن یا بهتر بگم براش کار میتراشن. از کارهای دفتری گرفته تا اثاث کشی و باربری و شستن توالت. فرقی هم نداره مدرکش چیه،مجرده یا متاهل؛ موضوع فقط همینه: سرباز شده. این دوره،سیاه و تلخ میگذره. خیلیها کم میارن و میگن ولش کن اصلا میریم همون پادگان! ولی بالاخره میگذره. اونا که تجربه دارن باید طرف رو دلداری بدن و نوید روزهای هتلی رو بهش بدن تا آروم بشه. حالا سرباز جدیدمون که هم متاهله هم مهارتش(گرافیست) وحشتناک به درد تشکیلات اینجا میخوره، نتونسته این فشارهای دوره موتوری رو تاب بیاره و زده به سیم آخر و هرچی تونسته به رئیس گفته. نتیجه این شده که رئیس گفته 7 روز هفته رو باید هرساعتی میگم برای کار بیاین دفتر! حالا تلگرام من پر شده از پیامهای این چندتا سرباز که هی برای هم میزنن و فحشهای ناجور به هم میدن و بعید نیست روز یکشنبه که رفتیم شاهد دعوای سنگین باشیم! خودمم موندم چیکار کنم و به کدومشون چی بگم؛ چون همشون حق دارن!
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
عکس از سری عکسهای یواشکی که توی مترو گرفتم. مهمترین نفعی که سربازهای امریه میبرن اینه که لازم نیست لباس نظامی بپوشن.