يكشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۲۰ ب.ظ
يكشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۲۰ ب.ظ
فکر کنم این خاطره رو یه بار توی وبلاگم نوشته باشم. مترو بودیم. یه مرد معتاد با لباسای خیلی کثیف و بدبو به حالت سر توالتی نشسته بود جلوی درهایی که باز نمیشن. تقریبا هر سی ثانیه نفسش رو تو میداد و خرت خرت میکرد و خلطش رو بالا میکشید و تف میکرد کف قطار. این صحنه حال همه رو به هم زده بود. مرد معتاد به دفعات این حرکت رو تکرار کرد. طوری که جلوی پاش پر شده بود از تف و خلط. واکنش مردم چی بود؟ ازش فاصله میگرفتن. قیافههاشون درهم میشد و میرفتن یه طرف دیگه وایمیسادن. من نزدیک پیاده شدنم بود که سر مرد معتاد داد زدم. گفتم اینجا مکان عمومیه اگه شعورت برسه. مرد معتاد توی اولین ایستگاه، بدون هیچ حرفی از قطار پیاده شد و رفت. مردم میگفتن «خدا خیرت بده! چقدر بی فرهنگ بود یارو! انقدر ناجور بود آدم جرئت نمیکرد چیزی بهش بگه».
.
سال 90 بود. همون دوره کابوسواری که دلار، دقیقه و ساعتی بالا میرفت و پراید به قیمت نجومی20 میلیون رسید.(کی فکرشو میکرد 5 سال بعد، بدتر از بد تکرار بشه). هنوز اونقدری درگیر درآمد و خرج و مخارج زندگی نشده بودم ولی شدت لگد قضیه به قدری بود که توی شوک رفته بودم. همش میگفتم آیندهم چی میشه پس؟ اونموقع توی گوگلباز و فیسبوک به سبک توئیتر مطلب مینوشتیم. نویسندهها و خوانندهها خصوصا توی گوگل غالبا دغدغه دار و اهل فکر و مطالعه بودن. از طیفهای گوناگون سیاسی و فکری، فعال بودن. یادمه بدون هیچ فکر قبلی و کاملا ناخودآگاه نوشتم: «چرا اعتراض نمیکنیم؟». از راستیها تا چپیها تا سکولارها هرکسی کامنتی داد. «اعتراض کنیم همینی هم که هست از دست بدیم؟». «تو میای اوین دربیاریمون؟». «قیمت دلار مهمه یا حفظ نظام؟». با این بازخورد، جواب سوالمُ بهتر از اونی که تصور میکردم گرفتم. این سه طیف(که همگی موثر و مسئولیت دار در امور اجرایی سیاسی و فرهنگی هستن) که هرکدوم سرتاپای همُ با تیر میزنن؛ توی یه نقطه اساسی باهم اشتراک دارن. «مصلحت و عافیتاندیشی». این مصلحت اندیشی انگیزههای گوناگونی داره بیشتر از سه مورد خاصی که نوشتم. اما نتیجه بدش رو داریم روز به روز بیشتر لمس میکنیم. میتونم قاطعانه بگم لمس شدنمون از وقایع امروز _ تا جایی که اگه بهمون بگن فلانی همه خزانه مملکت رو اختلاس کرد رفت با اهل و عیال کره مریخ زندگی کنه،اصلا توی شوک نمیریم و به خوردن شربت خاکشیر زیر باد کولر ادامه میدیم _ مرهون تکرار این وقایع نیست، بلکه حس بینیازی به مفهوم پرقدرتیه به اسم «اعتراض». اعتراضی که معتاد بیشعور رو بدون هیچ حرفی از قطار بیرون میکنه. اعتراضی که به رئیس من توی سربازی میفهمونه (با همه قدرتی که داره) با یه برده طرف نیست. صدالبته که روش و فرم اعتراضم مهمه. بطور مثال، شکستن شیشههای قطار مساوی با اعتراض به مرد معتاد نیست. یقه هرکی ریش و عمامه داره رو توی خیابون بگیری هم کمکی نمیکنه. به هرحال، میل به عافیت داشتن بدون تلاش(مناسب)برای داشتنش بیهودهست. به قول سعدی: عافیت خواهی نظر در منظر خوبان مکن/ ور کنی،بدرود کن خواب و قرارِ خویش را. ما یا واقعا درد داریم که برای درمانش از وسیله مناسب استفاده میکنیم. یا واقعا دردی نداریم و ناله میکنیم تا بقیه دردیها فکر کنن ما هم درد داریم!
.
پ.ن: در همین راستا مهدی صدرالساداتی از طلبههای سلبریتی اینستاگرام، موج رسانهای خوبی راه انداخته بود علیه فساد و اشرافیگری مسئولا و بچههاشون. با سند و مدرک و مستدل؛ بدون ترس، اسم کامل و عکس و فیلم میذاشت. نزدیک بود پاش به تلویزیونم باز بشه اما درست سر همین بزنگاه که وقت میوه دادنش بود یکی از نزدیکانش صرفا به خاطر مصلحتاندیشی، ترمزش رو کشید.
پ.ن: خیلی حرفا دارم درباره این ماجرا. باقیش رو شفاهی توی کوه 5شنبه صبح میگم. دیالوگ باشه بهتره از مونولوگ.
پاسخ:
نه پس توقع داری وقتی اعتراض میکنی برات کف و سوت بزنن سر وقتم همه چی تغییر کنه؟خیلی از تغییرات امروز محصول نیمچه اعتراضای مداوم بیست سال پیشه!
نه خیلی حرفا نوشتنش سخته شفاهی راحت تر میشه بیان کرد.
به هر طریقی کوه کوه میکنم و خواهم کرد :))
پاسخ:
ورود هرگونه گوشی و وسیله ضبط کننده ممنوع. ما زندگی داریما توی این مملکت :)))
پاسخ:
یه کم فعالیت اینستاگرامی کافیه تا شناخته باشینش.
نه پدرخانمش که آدم صاحب منصبی هم هست بهش گفته ادامه نده با اسم و رسم خودت
پاسخ:
سلام. این لعنتیا که هم به ریش ما میخندن هم اینجا زندگی میکنن هم اون طرف! :))
بیچاره ماها که باید یه جوری بگذرونیم کمتر سخت بگذره.
نه آقا. من توی اوج نا امیدی به شدت امیدوارم به تغییر و اصلاح.
پاسخ:
خانواده مدرسی ها به شدت محتاط و احتیاطی عمل میکنن. روحیه این بنده خدا اصلا نمیخوره بهشون بعد با اینا رفته وصلت کرده! :))
پاسخ:
بابای خیلی ها اون روز اونجا بودن و واکنشی نشون ندادن.
خوش بحالش اگه به حق و با روش درست اعتراض کرده.
پاسخ:
کمپین فرزندت کجاست نیست ولی اینم توی همون مسیر و جریان به راه افتاد.
تحریم لبنیات وقتی درسته که صاحب لبنیاتی به خاطر نوسان وحشتناک قیمت ها متضرر نشه. اونم جزئی از این جامعه است. یقه کسای دیگه رو باید گرفت.
پاسخ:
اون موج اعتراضی که منشاء سیاسی داره و نفعش به آدمای منفعت طلب میرسه، آره محکوم به شکسته هم از طرف قدرت هم از طرف خود مردم. مردمی که نمیخوان بیشتر از 1 دقیقه فکر کنن. نمیخوان 1 دقیقه کتاب بخونن.نمیخوان بفهمن فلان عکس و فیلم مال کجا و کیه، رهبر و رئیس جریان اعتراضیشون میشه ببویی مثل حسینی و نون به نرخ روز خوری مثل علینژاد.(هرچند طیف محدودی هستن)
چیزی که میخواستم توی ادامه حرفا بگم پایبند بودن به «اعتراض خُردِ» در وهله اول که بعد میتونه به «اعتراض کلان» برسه. اون آدمی که الان بس که خورده هیولا شده فردی از همین جامعه بوده که اول یه سیب اضافه خورده و رفته بالاتر ، حالام بشکه بشکه نفت میخوره و سیر نمیشه. اگه موقع سیب اضافه خوردن یکی بود میزد توی دهنش به اینجا نمیرسید. همین من و تو وقتی خطای واضحی از بالا دستیمون میبینیم به هوای اینکه سربازیم اعتراضی نمیکنیم،میکنیم؟ بذار بره دیگه حالا اینا همه آدم میخورن،من چرا خودمو اسیر کنم!
پاسخ:
این هفته که هنوز نیومده!
پاسخ:
غیر اونا که چرت و پرت میگن بعضیا به روش و منشش نقد دارن. راه نقد باید باز باشه به هرحال. منم به بعضی حرکاتش نقد دارم ولی اصل حرکت،درست و لازمه به نظرم.
پاسخ:
آفرین! به واقع خودمون میکنیم که لعنت بر ... باد!
پاسخ:
منتظر باش که پست بعد کوه هم توی راهه :))
پاسخ:
الحمدلله توی هرچیزی کارنامه ناپاکی دارم جز مسائل مادی. خداروشکر این آب باریکه ای که هست حاصل زحمت خودمونه راضی هستیم اما خشنود نه! فرق ما که حقوق رسمی میگیریم با شما که کار آزاد(بخونید دلالی،قاچاق و ...) میکنید همینه که فیش حقوقی مشخصی داریم. پس برقص تا برقصیم :)))
قطب رو مگه نگفتی با کشتی نروژی میریم که کار کنیم به ازاش؟ :/ لعنتی 120 هزار دلار شد؟؟
#حاجی_تنها_نیست
پاسخ:
میتونه یه فرصت باشه. ولی عصبی ترین مردم جهان رو قبول ندارم.
پاسخ:
دوره ده سال قبل از انقلاب ایران رو تقریبا همه میشناسیم. اون دوره مدینه فاضله منه که مرورش همیشه قلقلکم میده. چپ و راست و مارکسیست و اسلامگرا و ملی گرا و تقریبا همه تونستن جمع بشن زیر یه عنوان و انقلاب کنن. حالا کاری نداریم که زور فکری جامعه روحانیت غلبه کرد و انقلاب رو اسلامی کرد. اینکه با وجود همه تفاوت سلیقه ها و عقاید تونستن جمع بشن زیر یه عنوان اعتراض و مطالبه کلی چیز یاد آدم میده. ضمن اینکه مطالبه امروز ما اصلا انقلاب نیست که همه میدونیم به ضرر همه مون تموم میشه. اصل اعتراض به وضعیت موجود اگه جدی و پیگیرانه باشه ، اگه فکر و روش مناسب پشتش باشه قطعا موثره.
اعتراض شما وارد نیست D:
پاسخ:
گرون شدن مواد اولیه باعث شد پلاستیک گرون بشه. کامیون دارها که مسئول حمل و نقل بودن به کم بودن کرایه هاشون اعتراض کردن و کار به اعتصاب سنگین کشید تا کرایه هاشون بره بالا. تا جایی که میدونم با وضعیت موجود این مقدار گرون شدن کالاها طبیعیه حتی داخلیش. اما تکلیف محتکر و اونایی که به هر شکلی از این اوضاع سو استفاده میکنن مشخصه. پیداشون کردین رگ حیاتشون رو قطع کنین دیه ش با من.
پاسخ:
پاییز میشه میای دیگه ایشالا به آه نمی کشه
پاسخ:
این هفته ای که آمد ، بیا .
پاسخ:
سر قله چرا؟ میخوای انتقام کیف سه پایه تو بگیری ؟ :))
پاسخ:
میدونی که من سر این چیزا شوخی ندارم بخوان کسی رو بندازن تو دریا خودم از لب عرشه هولت میدم پایین D:
پاسخ:
آه بکشید ما را. ملت ما بیدارتر میشود
پاسخ:
ازون خوش بگذره بهتونای زورکی :))
پاسخ:
کجا رفتی؟ :))
من که موافق انقلاب نیستم . صرفا از اعتراض حرف میزنم و میگم باور دارم تغییر ایجاد میکنه ولی بدون هزینه نیست. تو میگی نمیشه با هزار تا نظر دیگه که اختلافای کلی باهات دارن هم سو بشی برای اعتراض من میگم یا هم سوهای خودت رو پیدا کن یا بساز تا بتونی سهم خودت رو داشته باشی. قدم کوچیک برداشتنم از راه نرفتن بهتره. دست به سینه نشستن و چهارتا جمله اینور اونور گفتنم صرفا تخلیه چاه درونه و کمکی به کسی نمیکنه.
بحث ولایت فقیه هم یه فرع فقهیه که «مجتهد» میتونه دربارش نظر بده، نبینم پا توی کفش ما کنی :))
پاسخ:
رحم کنیم آقا! به هم رحم کنیم تا بهمون رحم کنن.
پاسخ:
روحانیت انقلاب نکرده، تفکر روحانیت به دیگر افکار و عقاید و سلیقه ها غلبه کرده. شما میخواین نظر خودتون رو بدید راحت باشین منتهی اگه میخواین نظر کسی دیگه رو نقد کنین اول با دقت بخونیدش.
پاسخ:
اگه تفکر شما زور بیشتری داره بفرمایید غلبه کنید .
پاسخ:
سلام
با تشکر از شما شهروند همیشه معترض
پاسخ:
دیگه کم کم به هشتگ حاجی_تنها_نیست فکر کنید
پاسخ:
البته کار همچین آسونی نیست. خصوصا که به سند و مدرک معتبر نیاز داره.
به هرحال، خوی عافیت طلبی توی خون ما به سرعت در جریانه دیگه! کف و سوت زدنش رو خوب بلدیم.